تمظیع

لغت نامه دهخدا

تمظیع. [ ت َ ] ( ع مص ) نرم و تابان ساختن زه کمان و جز آن را. || با پوست ماندن چوب تر را تا خشک گردد. || روغن خورانیدن پوست را. || به چرب تر کردن اشکنه را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس