تمسک جستن


مترادف تمسک جستن: متشبث شدن، دستاویز قرار دادن، متوسل شدن، تشبث کردن

لغت نامه دهخدا

تمسک جستن. [ ت َ م َس ْ س ُ ج ُ ت َ ] ( مص مرکب ) دست آویز جستن : او به معاذیر زورو اقاویل غرور تمسک جست. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 317 ). رجوع به تمسک و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

دست آویز جستن .

پیشنهاد کاربران

بپرس