تمسن
لغت نامه دهخدا
تمسن. [ ت ُ س ُ ] ( اِخ ) جیمز... شاعر اسکاتلندی ( 1834-1882 م. ) است وی در بندرگلاسگون متولد شد اشعارش محتوی بدبینی و یأس است.
تمسن. [ ت ُ س ُ ] ( اِخ ) سِر جوزف جان... فیزیکدان انگلیسی ( 1856-1940 م. ) است اودر نزدیکی منچستر متولد شد و درباره مصالح ماده و الکترون مطالعات قابل توجهی کرد و در سال 1906 موفق به دریافت جایزه نوبل گردید. وی پدر سرژرژپاگت فیزیکدان انگلیسی و کاشف انقطاع الکترونهای سریع بوسیله کریستالهاست که او هم به سال 1937 به دریافت جایزه نوبل موفق گردیده است.
تمسن. [ ت ُ س ُ ] ( اِخ ) سرویلیام... لرد کلون. فیزیکدان انگلیسی ( 1824-1907 م. ) است. وی در بلفاست متولد شد و درباره انرژی نور خورشید و الکتریسیته و مغناطیس تألیفاتی دارد.
تمسن. [ ت ُ س ُ ] ( اِخ ) فرانسیس... شاعر انگلیسی ( 1859-1907 م. ) است و در پرستون متولد شد و زندگی بسیار سختی را گذراند و اشعارش دارای سادگی قابل تحسین و مشحون از عرفان مذهبی است.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید