تمرخ

لغت نامه دهخدا

تمرخ. [ ت َ م َرْ رُ] ( ع مص ) خویشتن را چرب کردن. ( زوزنی ) ( تاج المصادربیهقی ). روغن مالیدن چیزی را. ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس