تمران

لغت نامه دهخدا

تمران. [ ت ُ ] ( ع اِ ) ج ِ تمر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). جمع تمرکه بمعنی خرما باشد. ( آنندراج ). رجوع به تمر شود.

تمران. [ ت َ ]( اِخ ) نام شهری. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). ناحیه ای است در خراسان به گوزکانان به حدود رباط کروان ، نزدیک اندر کوهها. و مهتر ایشان را تمران فرنده خوانند. ( حدود العالم چ دکتر ستوده ص 96 ). رجوع به تاریخ مغول اقبال ص 73 و حدود العالم چ مینورسکی ص 106 شود.

فرهنگ فارسی

نام شهری . ناحیتی در خراسان

پیشنهاد کاربران

بپرس