تمدید
/tamdid/
مترادف تمدید: ادامه، تداوم، کشش، کشیدگی، تداوم بخشیدن، دراز کردن، کشیدن
برابر پارسی: زمان دادن، کش دادن، دراز کردن
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) کشیدن دراز کردن . ۲ - ( اسم ) کشش.یا تمدید مدت . طولانی کردن مدت .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
مترادف ها
مد، اضافی، بسط، توسعه، کشش، تمدید، گسترش، تعمیم، توسیع، تلفن فرعی
پشت، تعقیب، مابعد، پشت بند، ادامه، تمدید
تقویت، تجدید، تمدید، احیا، استقرار مجدد
تمدید، سناتور
تمدید، تعویق، اطاله، طفره زنی
طرح، تمدید، امتداد، نقشه کشی طبق مقیاس معینی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
تَمدید: ١. کشش، کشیدن، کش دادن، دراز کردن ٢. تازه کردن، تازەسازی، نو کردن، نوسازی، بەروز کردن، بەروزسازی، زماندار کردن، زماندارسازی ٣. دنباله، ادامه
پروانه ساختمانی تمدید شد
پروانه ساختمانی بروز شد
پروانه ساختمانی بروز شد
اَپاریک، پیگیری، پی جویی ، ادامه
دنباله
رای گیری تمدید شد : رای گیری دنباله دارد
زمان رای گیری تمدید شد : زمان رای گیری افزایش یافت
رای گیری تمدید شد : رای گیری دنباله دارد
زمان رای گیری تمدید شد : زمان رای گیری افزایش یافت
این واژه اربی است و پارسی آن اینهاست:
آتَن ãtan ( سنسکریت: آتَنَ ãtana )
تیا tiã ( پشتو )
لدوان ladvãn ( کردی: له دوادان )
سِتیان setyãn ( سنسکریت: سْتیانَ styãna )
آتَن ãtan ( سنسکریت: آتَنَ ãtana )
تیا tiã ( پشتو )
لدوان ladvãn ( کردی: له دوادان )
سِتیان setyãn ( سنسکریت: سْتیانَ styãna )