تمدن داشتن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
تمدن اگر به به زبان خودی که فارسی است باشد تَمِه دان است که همان تَمِه ای است که به روند به دست نسلها می رسد. ودریافت و پنداشتی راستی ودرستی به روند دارد. واگر به زبان عربی تمدنَ یتمدنُ تمدناً انگار گردد سبکی پنداری می یابد و روندی و راستی ودرستی خود را از دست می دهد.
... [مشاهده متن کامل]
هم چنانکه قرون وسطی به عربی سبکی سخت و خشونت آمیز را بازنما
میسازد. با آنکه سده های میانی به زبان فارسی روند یک فرهنگ را با ویژگی های آن با خود دارد.
... [مشاهده متن کامل]
هم چنانکه قرون وسطی به عربی سبکی سخت و خشونت آمیز را بازنما
میسازد. با آنکه سده های میانی به زبان فارسی روند یک فرهنگ را با ویژگی های آن با خود دارد.
تمدن داشتن: [عامیانه، اصطلاح] دارای تربیت بودن.