لغت نامه دهخدا
تمبک. [ ت ُ ب َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان دهواست که در بخش میناب شهرستان بندرعباس واقع است و 1000 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
فرهنگ فارسی
گویش مازنی
دانشنامه عمومی
تمبک (بن). تَمبَک روستایی از توابع بخش شیدا ، شهرستان بن در استان چهارمحال و بختیاری ایران است.
این روستا در دهستان شیدا قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر ۳ خانوار بوده است.
این روستا در دهستان شیدا قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر ۳ خانوار بوده است.
wiki: تمبک (بن)
تمبک (کنگان). تمبک یا تمبک جدید، روستایی در دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان کنگان در استان بوشهر ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۸۲۴ نفر ( ۲۱۵ خانوار ) بوده است. [ ۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفبر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۸۲۴ نفر ( ۲۱۵ خانوار ) بوده است. [ ۱]
wiki: تمبک (کنگان)
دانشنامه آزاد فارسی
تُمْبَک
تُمْبَک
(یا: تنبک، دنبک، ضرب) سازی از خانوادۀ سازهای کوبه ای و ضربه ای دارای پوست یک طرفه (یک طرف باز). یگانه ممبرانوفون اصلی و رسمی در اجرای ریتم و همراهی با سازهای موسیقی کلاسیک ایران در موقع اجرای ضربی ، رِنگ، چهار مضراب، تصنیف و پیش درآمد است. در موسیقی برخی از نواحی ایران نیز تمبک متداول است. محفظۀ صوتی تمبک یا تنۀ آن عبارت است از استوانه ای که بر یک سر آن پوست کشیده می شود و سر دیگر آن به استوانه ای باریک تر متصل می شود که گلویی یا نفیر نامیده می شود. گلویی نیز خود به دهانۀ شیپوری انتهای تمبک متصل می شود. جنس تمبک از چوب یا ورق فلزی است. تمبک مورد استفاده در موسیقی کلاسیک ایران و بعضی از نواحی ایران از جنس چوب است و به صورت یکپارچه ساخته می شود. جنس تمبک ها مناطق دیگر از قطعات ورق های فلزی است که با پرچ به هم متصل اند. در موسیقی کلاسیک ایران و برخی از نواحی، نوازنده تمبک را روی یکی از زانوها قرار می دهد و با همۀ انگشتان و کف هر دو دست می نوازد. و یا آن را با تسمه ای به کتف می آویزد و به صورت ایستاده یا در حین حرکت می نوازد. در گذشته، نقش تمبک در موسیقی کلاسیک ایران، ساده تر و در اجرای قالب های اصلی ریتم در همراهی با دیگر سازها محدود بود؛ اما در نیم قرنِ گذشته، تکنیک های پیچیده ای برای این ساز طراحی و اجرا می شود. ضرب زورخانه، تمبک بزرگی است که مرشدها در زورخانه می نوازند.
تُمْبَک
(یا: تنبک، دنبک، ضرب) سازی از خانوادۀ سازهای کوبه ای و ضربه ای دارای پوست یک طرفه (یک طرف باز). یگانه ممبرانوفون اصلی و رسمی در اجرای ریتم و همراهی با سازهای موسیقی کلاسیک ایران در موقع اجرای ضربی ، رِنگ، چهار مضراب، تصنیف و پیش درآمد است. در موسیقی برخی از نواحی ایران نیز تمبک متداول است. محفظۀ صوتی تمبک یا تنۀ آن عبارت است از استوانه ای که بر یک سر آن پوست کشیده می شود و سر دیگر آن به استوانه ای باریک تر متصل می شود که گلویی یا نفیر نامیده می شود. گلویی نیز خود به دهانۀ شیپوری انتهای تمبک متصل می شود. جنس تمبک از چوب یا ورق فلزی است. تمبک مورد استفاده در موسیقی کلاسیک ایران و بعضی از نواحی ایران از جنس چوب است و به صورت یکپارچه ساخته می شود. جنس تمبک ها مناطق دیگر از قطعات ورق های فلزی است که با پرچ به هم متصل اند. در موسیقی کلاسیک ایران و برخی از نواحی، نوازنده تمبک را روی یکی از زانوها قرار می دهد و با همۀ انگشتان و کف هر دو دست می نوازد. و یا آن را با تسمه ای به کتف می آویزد و به صورت ایستاده یا در حین حرکت می نوازد. در گذشته، نقش تمبک در موسیقی کلاسیک ایران، ساده تر و در اجرای قالب های اصلی ریتم در همراهی با دیگر سازها محدود بود؛ اما در نیم قرنِ گذشته، تکنیک های پیچیده ای برای این ساز طراحی و اجرا می شود. ضرب زورخانه، تمبک بزرگی است که مرشدها در زورخانه می نوازند.
wikijoo: تمبک
پیشنهاد کاربران
تمبک در سنسکریت تومبه tumba و به معنی کدو می باشد و در پهلوی تومبک tumbak؛ و سبب آن همانندی این ساز با کدو می باشد هم از نظر میان تهی بودن و هم از نظر شکل.
تمبک معنی نداره ، ولی تنبک معنی داره ، ، دلیل اینکه ما تلفظش میکنیم تمکب مامند تبدیل کلمه شنبه به شمبه هست، البته این نظریه رو من بهش اعتقاد دارم ، ، میتونه درست نباشه
تُمبَک واژه ای در گویش یزدی به معنای تُنبَک ( آلت موسیقی ضرب )