تمبر زدن


معنی انگلیسی:
stamp, to stamp

مترادف ها

stamp (فعل)
سکه زدن، مهر زدن، منگنه کردن، مهر و موم کردن، نشان دار کردن، کلیشه زدن، نقش بستن، تمبر زدن، تمبر پست الصاق کردن

فارسی به عربی

تابع

پیشنهاد کاربران

بپرس