تماشاگر

/tamASAgar/

مترادف تماشاگر: بیننده، تماشاچی، ناظر، نظاره گر، نظارگی، نگران

متضاد تماشاگر: بازیگر

معنی انگلیسی:
looker, spectator, viewer

لغت نامه دهخدا

تماشاگر. [ ت َ گ َ ] ( ص مرکب ) تماشاچی. تماشاکننده. نظاره گیان. که نظاره کند. نگرنده. ج ، تماشاگران :
تماشاگران باغ بگذاشته
مغان از چمن رخت برداشته.
نظامی.
رجوع به تماشا و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

تماشاچی . تماشا کننده .

فرهنگ معین

( ~. گَ ) [ ع - فا. ] (اِمر. ) بیننده ، ناظر، کسی که تماشا می کند.

فرهنگ عمید

= تماشاچی

فرهنگستان زبان و ادب

{sightseer} [گردشگری و جهانگردی] گردشگری که به تماشای دیدنی های شهر می پردازد

واژه نامه بختیاریکا

نیَرا

دانشنامه عمومی

تماشاگر ( کره ای:  왓쳐؛ انگلیسی: Watcher ) یک مجموعهٔ تلویزیونی کره جنوبی سال ۲۰۱۹ با بازی هان سوک - کیو، سو کانگ جون و کیم هیون جو است. این مجموعه از ۶ ژوئیه تا ۲۵ اوت ۲۰۱۹، روزهای شنبه و یکشنبه ساعت ۲۲:۰۰ ( کی اس تی ) از اوسی ان برای ۱۶ قسمت پخش شد. [ ۱]
یک قتل وحشیانه در ۱۵ سال پیش اتفاق افتاد و باعث شد تا زندگی سه نفر از این رو به آن رو شود. پانزده سال بعد، این سه نفر – که توسط سرنوشت کنار هم قرار گرفته اند – در جستجوی پاسخ هستند. [ ۲]
• هان سوک - کیو در نقش دو چی گوانگ[ ۳]
• سو کانگ جون در نقش کانگ یون گون[ ۳]
• کیم هیون جو در نقش هان ته جو[ ۳]
این مجموعه به کارگردانی آن گیل هو است که پیش از این کارگردان غریبه و خاطرات الحمرا بوده است. [ ۴]
عکس تماشاگر

تماشاگر (فیلم). تماشاگر یا ناظر به ( به انگلیسی: Watcher ) یک فیلم دلهره آور روان شناختی آمریکایی محصول سال ۲۰۲۲ به نویسندگی و کارگردانی کلوئی اوکونو، بر اساس فیلمنامه ای از زک فورد است. این فیلم در ۳ ژوئن ۲۰۲۲ در ایالات متحده منتشر شد. [ ۳]
* توجه: آن چه در ادامه می خوانید داستان فیلم را لو می دهد *
یک زن آمریکایی به نام جولیا به همراه همسرش فرانسیس ( که در کار بازاریابی است ) به بخارست نقل مکان می کند. فرانسیس، که مادرش رومانیایی است، به این زبان مسلط است، اما جولیا نه. این زوج به یک آپارتمان با یک پنجره بزرگ نقل مکان می کنند. جولیا بلافاصله متوجه مردی می شود که در پنجره ای از ساختمان روبروی خیابان به بیرون خیره شده است. در حالی که فرانسیس ساعت های طولانی کار می کند، جولیا تلاش می کند تا با شهر آشنا شود و شروع به یادگیری زبان رومانیایی می کند. با این حال حضور دائمی مردی در پنجره که به نظر می آید در حال دید زدن اوست، جولیا را عصبی می کند.
جولیا از وجود یک قاتل زنجیره ای ( که رسانه های محلی به او عنکبوت می گویند ) در شهر مطلع می شود و وحشت او را فرامی گیرد. قربانیان او زنان جوان هستند که قاتل سر آن ها را از بدن جدا کرده است. جولیا یک روز در حالی که در شهر قدم می زند، احساس می کند مردی او را تعقیب می کند. او به سالن سینما می گریزد، اما مرد به دنبال او می رود و مستقیماً پشت سر او می نشیند. جولیا می ترسد و از سینما خارج می شود و به مرکز خریدی در همان نزدیکی می رود، در حالی که مرد نیز او را تعقیب می کند. جولیا موفق می شود از درب خروجی پشتی فرار کند. همان شب، فرانسیس متوجه وحشت زیاد جولیا از این حادثه می شود. به پیشنهاد فرانسیس، آن دو از مرکز خرید دیدن می کنند تا فیلم دوربین های امنیتی را بررسی کنند. آنها فیلمی از مرد و جولیا در فروشگاه پیدا می کنند، اما فرانسیس متقاعد نمی شود که او در تعقیب جولیا بوده است.
جولیا با همسایه دیوار به دیوار خود، ایرینا، آشنا می شود. در حالی که آن دو با هم نوشیدنی می نوشند، کریستین دوست پسر سابق ایرینا در خانه او را می زند، اما ایرینا او را مجبور می کند که برود. ایرینا به جولیا تپانچه ای را نشان می دهد که کریستین به او داده و برای محافظت از خود آن را در کشوی میز قهوه خوری خود نگه می دارد. اواخر همان شب، جولیا به آپارتمان خود بازمی گردد و بازهم متوجه نگاه خیره مردی در پنجره آپارتمان روبرویی می شود. جولیا برای او دست تکان می دهد به این امید که مرد متوجه او نباشد اما مرد هم متقابلا دست تکان می دهد. جولیا که متقاعد شده است مردی که در پنجره آپارتمان روبرو می ایستد همان مردی است که او را تعقیب کرده است، با پلیس تماس می گیرد. فرانسیس به اتفاق یک افسر پلیس به ساختمان روبرو می روند تا با مظنون ( مردی به اسم دنیل وبر ) صحبت کنند.
عکس تماشاگر (فیلم)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

bystander (اسم)
ناظر، تماشاچی، تماشاگر، بیننده

viewer (اسم)
ناظر، تماشاچی، تماشاگر، بیننده

spectator (اسم)
ناظر، تماشاگر، بیننده

onlooker (اسم)
ناظر، تماشاچی، تماشاگر

فارسی به عربی

متفرج , مشاهد

پیشنهاد کاربران

نگرنده
تماشایی. [ ت َ ] ( ص نسبی ) مردم تماشاچی. ( ناظم الاطباء ) . نظارگی و بیننده. ( آنندراج ) . تماشاگر. ( آنندراج ) . نظاره. آنکه تماشا کند ج ، تماشائیان. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
درخور بوستانسرای ترا
...
[مشاهده متن کامل]

زهره و مشتری تماشائی.
سیدحسن غزنوی.
عروس حسن ترا هیچ درنمی یابد
بگاه جلوه مگردیده تماشایی.
عراقی همدانی.
بیا تا در تماشای خرابات
چو رندان تماشایی بباشیم.
عطار.
منع نظاره روا نیست تماشایی را
ور نه فرقی نبود زشتی و زیبایی را.
نشاط.
تعجب دارد این صورت تماشا دارد این معنی.
جهان محو تماشا و تماشایی نمی بینم.
سالک یزدی ( از آنندراج ) .
حسن مستور نظرهاست که جز صورت خویش
بهره ای نیست ز آیینه تماشایی را.
ملانوعی ( ایضاً ) .
رجوع به تماشاچی شود. || درخور تماشا. درخور نظاره. جای تعجب و عبرت :
به بزمگاه چمن رو که خوش تماشایی است
چو لاله کاسه نسرین و ارغوان گیرد.
حافظ.
رجوع به تماشا و دیگر ترکیبهای آن شود.

تماشایی/تماشاگر: تماشا در فارسی به معنای" نظاره کردن" به کار می رود و بنابراین تماشایی به معنای "درخور تماشا" است. اما کلمه ی اخیر در متون قدیم بیشتر به معنای " تماشا کننده "به کار می رفته است:
بیا تا در تماشای خرابات
...
[مشاهده متن کامل]

چو رندان تماشایی باشیم ( عطار )
هر چند این معنی غلط نیست، چون معنای" در خود تماشا" را نیز به ذهن متبادر می کند امروزه بهتر است به جای آن تماشا گر گفته شود: تماشاگران تلویزیون".
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۱۱۳.

بپرس