تمازح

لغت نامه دهخدا

تمازح. [ ت َ زُ ] ( ع مص ) باهم لاغ کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). با یکدیگر مزاح کردن. ( آنندراج ). تداعب. یقال : هما یتمازحان. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

۱ -( مصدر ) مزاح کردن باهم شوخی کردن با یکدیگر . ۲ -( اسم ) شوخی . جمع : تمازحات .

فرهنگ معین

(تَ زُ ) [ ع . ] (مص ل . ) مزاح کردن با هم .

پیشنهاد کاربران

همان مزاح وشوخی
رفته باب تفاعل ومعنای مشارکت گرفته یعنی باهم شوخی کردن

بپرس