تم تمه

لغت نامه دهخدا

( تمتمة ) تمتمة. [ ت َ ت َ م َ ] ( ع مص ) با تا گشتن زبان کسی. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). سخن تاناک یا میم ناک گفتن یا برخوردن سخن به حنک اعلی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به تمتام شود.

گویش مازنی

/tem teme/ سهل انگاری – معطلی – درنگ

پیشنهاد کاربران

بپرس