تلهین. [ ت َ ] ( ع مص ) نهاری دادن. ( تاج المصادر بیهقی ). نهاری کردن. ( زوزنی ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). ناشتا شکستن کسی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || هدیه آوردن از سفر آینده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).