تلهید

لغت نامه دهخدا

تلهید. [ ت َ ] ( ع مص ) بسیار فاتولیدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). به خواری دورکردن یا بر بن پستانها یا بر بن شانه های کسی زدن و یا بدست درخستن او را. ( از اقرب الموارد ). بدست درخستن و سپوختن به خواری کسی را یا بر بن پستان یا بر بن کتف زدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

بپرس