تلنبار کردن. [ ت َ / ت ِ لَم ْ / لِم ْ ] ( مص مرکب )مجازاً، جمع کردن بر روی یکدیگر بی نظمی و بی قاعده ای و بی تصرفی. از چیزی یا چیزهای بسیار در جایی گردکردن و غالباً بی نتیجه و حاصل و معنائی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). رجوع به تلمبار و تلیبار شود.
فرهنگ فارسی
مجازا جمع کردن بر روی یکدیگر بی نظمی و بی قاعده و بی تصرفی .
پیشنهاد کاربران
pile up
تلنباریدن. م. ث این ها رو روی هم اینطوری نَتَلنبار.