تلقین پذیری ( به انگلیسی: suggestopedia ) یکی از روش های آموزشی ست که توسط گئورگی لوزانف پدید آمده است.
تلقین پذیری، یک نوآوری آموزشی بود که بر پایه استفاده از قدرت مغز قرار داشت و نتایجی بزرگ را نوید می داد. طبق نظر لازانف ( ۱۹۷۹ ) افراد می توانند بسیار بیشتر از آنچه فکر می کنند، یاد بگیرند. لازانف با استفاده از بینش هایی که با استفاده از پژوهش روانشناختی در شوروی راجع به درک فراحسی و نیز یوگا به دست آورده بود، یک روش آموزشی ایجاد کرد که از حالت آرام ذهن برای یادسپاری پیشینه مطالب بهره می گیرد. در روش او، موسیقی، یک عامل کلیدی است. موسیقی باروک که شصت ضربی است و ریتمی خاص دارد، نوعی «تمرکز آرام» به وجود می آورد که باعث «یادگیری فوق العاده» ( superlearning ) می شود ( استراندر و اسکوردر ۱۹۷۹:۶۵ ) . بر اساس دیدگاه لازانف، فرد در طول پخش آرام موسیقی باروک، به دلیل افزایش موج های آلفای مغز و کاهش فشار خون و ضربان قلب، می تواند مقادیر عظیم مطالب را به یاد بسپارد.
لازانف و پیروان او با به کارگیری روش تلقین پذیری در یادگیری زبان خارجی، تدریس دایره کلمات، قرائت، گفت و شنود، اجرای نقش ( نقش گزاری ) ، نمایشنامه و انواع مختلف فعالیت های عادی کلاسی را مورد آزمایش قرار دادند. در کلاس درس، هیچ فوق العادگی خاصی دیده نشد. تفاوت آن بود که میزان قابل توجهی فعالیت انجام شد، در حالی که موسیقی کلاسیک پخش می شد و افراد روی صندلی های نرم و راحت می نشستند و در وضعیت آرامِ هوشیاری قرار داشتند. زبان آموزان تشویق شدند که تا حد امکان «بچه مانند» و تسلیم راهنمایی های معلم باشند و گاهی نقش ( و نام ) اهالی زبان دوم را بازی کنند. به این ترتیب شاگردان «تلقین پذیر» می شدند.
تلقین پذیری در چند زمینه مورد انتقاد قرار گرفت. اسکاول ( ۱۹۷۹ ) به صورتی کاملاً شفاف نشان داد که داده های تجربی و آزمایشی که لازانف بر اساس آنها نتایجی فوق العاده را به دست می آورد، اصلاً قابل اعتماد نیست. بعلاوه، آنجا که موسیقی و صندلی های نرم و راحت در دسترس نبود، عدم امکان استفاده از تلقین پذیری مسئله ای بود که معلمان با آن روبرو بودند. مسئله مهم تر، جایگاه یادسپاری در یادگیری زبان است. با دید بهتر، می توان جنبه های خاص تلقین پذیری را در کلاس های تعاملی و ارتباطی به کار گرفت، بدون اینکه لازم باشد تمام روش را اجرا کنیم. ذهن آرام و بی تشویش که از طریق موسیقی یا هر وسیله دیگر به دست می آید، اغلب به زبان آموز کمک می کند تا اعتماد به نفس خود را به دست آورد. نقش گزاری، نمایشنامه و سایر فعالیت ها، تکنیک هایی بسیار مفید در تحریک تعامل هدفمند در کلاس است. هرگز نباید توانایی «یادگیری فوق العاده» ذهن انسان را دست کم گرفت.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفتلقین پذیری، یک نوآوری آموزشی بود که بر پایه استفاده از قدرت مغز قرار داشت و نتایجی بزرگ را نوید می داد. طبق نظر لازانف ( ۱۹۷۹ ) افراد می توانند بسیار بیشتر از آنچه فکر می کنند، یاد بگیرند. لازانف با استفاده از بینش هایی که با استفاده از پژوهش روانشناختی در شوروی راجع به درک فراحسی و نیز یوگا به دست آورده بود، یک روش آموزشی ایجاد کرد که از حالت آرام ذهن برای یادسپاری پیشینه مطالب بهره می گیرد. در روش او، موسیقی، یک عامل کلیدی است. موسیقی باروک که شصت ضربی است و ریتمی خاص دارد، نوعی «تمرکز آرام» به وجود می آورد که باعث «یادگیری فوق العاده» ( superlearning ) می شود ( استراندر و اسکوردر ۱۹۷۹:۶۵ ) . بر اساس دیدگاه لازانف، فرد در طول پخش آرام موسیقی باروک، به دلیل افزایش موج های آلفای مغز و کاهش فشار خون و ضربان قلب، می تواند مقادیر عظیم مطالب را به یاد بسپارد.
لازانف و پیروان او با به کارگیری روش تلقین پذیری در یادگیری زبان خارجی، تدریس دایره کلمات، قرائت، گفت و شنود، اجرای نقش ( نقش گزاری ) ، نمایشنامه و انواع مختلف فعالیت های عادی کلاسی را مورد آزمایش قرار دادند. در کلاس درس، هیچ فوق العادگی خاصی دیده نشد. تفاوت آن بود که میزان قابل توجهی فعالیت انجام شد، در حالی که موسیقی کلاسیک پخش می شد و افراد روی صندلی های نرم و راحت می نشستند و در وضعیت آرامِ هوشیاری قرار داشتند. زبان آموزان تشویق شدند که تا حد امکان «بچه مانند» و تسلیم راهنمایی های معلم باشند و گاهی نقش ( و نام ) اهالی زبان دوم را بازی کنند. به این ترتیب شاگردان «تلقین پذیر» می شدند.
تلقین پذیری در چند زمینه مورد انتقاد قرار گرفت. اسکاول ( ۱۹۷۹ ) به صورتی کاملاً شفاف نشان داد که داده های تجربی و آزمایشی که لازانف بر اساس آنها نتایجی فوق العاده را به دست می آورد، اصلاً قابل اعتماد نیست. بعلاوه، آنجا که موسیقی و صندلی های نرم و راحت در دسترس نبود، عدم امکان استفاده از تلقین پذیری مسئله ای بود که معلمان با آن روبرو بودند. مسئله مهم تر، جایگاه یادسپاری در یادگیری زبان است. با دید بهتر، می توان جنبه های خاص تلقین پذیری را در کلاس های تعاملی و ارتباطی به کار گرفت، بدون اینکه لازم باشد تمام روش را اجرا کنیم. ذهن آرام و بی تشویش که از طریق موسیقی یا هر وسیله دیگر به دست می آید، اغلب به زبان آموز کمک می کند تا اعتماد به نفس خود را به دست آورد. نقش گزاری، نمایشنامه و سایر فعالیت ها، تکنیک هایی بسیار مفید در تحریک تعامل هدفمند در کلاس است. هرگز نباید توانایی «یادگیری فوق العاده» ذهن انسان را دست کم گرفت.
wiki: تلقین پذیری