تلفظ کردن


مترادف تلفظ کردن: ادا کردن، ملفوظ ساختن

برابر پارسی: واگفتن

معنی انگلیسی:
pronounce

لغت نامه دهخدا

تلفظ کردن.[ ت َ ل َف ْ ف ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) لفظی را به زبان آوردن. کلمه ای را ادا کردن. رجوع به تلفظ و لفظ شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - ادا کردن لفظ.۲ - سخن گفتن .

مترادف ها

enunciate (فعل)
اعلام کردن، تلفظ کردن، صریحا گفتن

vocalize (فعل)
تشکیل دادن، تلفظ کردن، سراییدن، با صدا ادا کردن

diphthongize (فعل)
تلفظ کردن، ادغام کردن اصوات

pronounce (فعل)
ادا کردن، تلفظ کردن، رسما بیان کردن

فارسی به عربی

فظ

پیشنهاد کاربران

پاسخگویی
Nud
‏لَوازیدن/لَواختن = تلفظ کردن، to pronounce
لَوازش = تلفظ، pronunciation ( خود کنش تلفظ )
لَواز یا لوازه = لفظ، pronunciation ( نتیجه تلفظ )
بن مایه: ۱ - لغت نامه دهخدا ۲ - واژه نامه گرگانی، استاد صادق کیا ۳ - فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی، حسن دوست
...
[مشاهده متن کامل]

روش ساخت ⬇️
‏{لوازیدن = ‹لَو› ( در گرگانی به معنای لب ) بعلاوه ‹وازیدن/واختن› ( گفتن و بیان کردن و . . . ( بسنجید با واژ و واژه و واج و آواز و آوا و . . . ) ) . ‏رویهمرفته به معنای به لب آوردن، از لب بیرون دادن یک آوا و واژه و . . . }
‎#پیشنهاد_شخصی
‎#پارسی دوست

تلفظ کردنتلفظ کردنتلفظ کردن
مالی دلم
L work in a travel agency now l worked in a department store before
Carousel

بپرس