[ویکی نور] تلخیص السفسطة اثر ابن رشد (520-595ق)، تلخیصی است از کتاب «سوفسطیقا» که ششمین بخش از مجموعه آثار ارسطو در علم منطق که «ارگانون» نام دارد، میباشد. این بخشها به ترتیب عبارتند از: قاطیغوریاس (مقولات دهگانه)؛ بارى ارمینیاس (قضایا)؛ آنالوطیقاى اول (قیاس)؛ آنالوطیقاى دوم (برهان)؛ طوبیقا (جدل)؛ سوفسطیقا (سفسطه و مغالطه)؛ ریطوریقا (خطابه)؛ بوطیقا (شعر) و ایساغوجى... .
شرحهای ابن رشد بر آثار ارسطو به سه دسته تقسیم میشود: شرحهای مفصل و بزرگ که «تفسیر» یا «شرح» نامیده میشوند، خلاصههای نوشتههای ارسطو که «جامع» و در جمع «جوامع» نام دارند و شرحهای متوسط موسوم به «تلخیص» که اثر حاضر نیز از جمله آنها است. شیوه کار ابن رشد در شرحهای متوسط یا «تلخیصها»، معمولاً بدین صورت است که وی ابتدا کلمات اول متن ارسطو را نقل و سپس بقیه مطالب را به زبان خودش شرح میدهد و توضیحات و نظریات شخصی و مطالبی از منابع فیلسوفان اسلامی نیز بر آنها میافزاید، به گونه ای که اثر به صورت نوشته مستقلی آشکار میشود که گفتههای ارسطو و ابن رشد به هم آمیخته شده و نمیتوان آنها را از یکدیگر تشخیص داد .
تحقیق کتاب توسط محمد سلیم سالم صورت گرفته است. در مقدمهای که وی به ابتدای کتاب افزوده، به این نکته اشاره شده است که این کتاب، ترجمه «التبکیتات السوفسطائیة» بوده و ناشران کتب ارسطو، آن را به سی وچهار فصل، تقسیم کردهاند و فارابی مباحث مربوط به این کتاب را در کتاب «الأمکنة المغلطة» خود، به سه قسم (اول: «صدر الکتاب»؛ دوم «فی إحصاء الأمکنة المغلطة من الألفاظ» و سوم «فی إحصاء الأمکنة المغلطة من المعانی») تقسیم نموده ابن سینا کتاب خود در سفسطه را (که جزئی از کتاب «الشفاء» است) به دو مقاله تقسیم کرده است که مقاله اولی، دارای چهار فصل بوده و دومی، در شش فصل، تنظیم شده است؛ اما ابن رشد در کتاب حاضر، برای آن عناوین یا فصولی قرار نداده و یا آن را به مقالات، تقسیم نکرده است، اما نساخ، خود عناوینی مانند «القول فی المغالطات من المعانی»، «القول فی النقض» و...، بدان افزودهاند.
این کتاب را یحیی بن عدی و عیسی بن اسحق بن زرعه از نقل سریانی اثناسیوس (اثانس) به عربی برگرداندند و ترجمه قدیمیتری نیز از آن موجود است که به ابن ناعمه نسبت داده شده است. ابن ندیم، ابن ناعمه را در شمار مترجمان این کتاب آورده و گفته است که ابراهیم بن بکوش، آنچه را که او ترجمه کرده بود، دوباره ترجمه و اصلاح کرد، ولی حسن بن سوار که نسخه موجود ترجمه عربی از روی خط او کتاب شده، شنیده است که ابراهیم بکوش، خود این کتاب را از سریانی به عربی ترجمه کرد و برای اصلاح آن، از یوحنا القس یونانی، معروف به ابن فتیله، یاری گرفت. به گفته ابن ندیم، مأخذ ترجمه یحیی بن عدی، نقل سریانی تئوفیلوس (تیوفیلی) بوده است، لیکن در نسخه عربی موجود، صریحان آمده است که وی ترجمه سریانی اثنایسوس (اثانس) را به عربی نقل کرد. ابن ندیم گوید که کندی بر سوفسطیقا تفسیر نوشت و «رسالة فی الإحتراس من خدع السوفسطائیین» را در شمار آثار او میآورد. به گفته ابوالخیر حسن بن سوار در پایان نسخه ترجمه این کتاب، یحیی بن عدی بعد از ترجمه، تفسیری بر آن نوشت که پس از مرگش، در کتابهایش نبود. ابن ندیم، ابوبشر متی را نیز مترجم این کتاب میداند و حسن بن سوار نیز این سخن را شنیده، ولی نسخه آن را ندیده است، هرچند که در حواشی او بر این کتاب، عبراتی از «نقل متی» دیده میشود.
فهرست مطالب در انتهای کتاب آمده است. در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع و اشاره به اختلاف نسخ، به توضیح برخی از مطالب متن پرداخته شده است.
شرحهای ابن رشد بر آثار ارسطو به سه دسته تقسیم میشود: شرحهای مفصل و بزرگ که «تفسیر» یا «شرح» نامیده میشوند، خلاصههای نوشتههای ارسطو که «جامع» و در جمع «جوامع» نام دارند و شرحهای متوسط موسوم به «تلخیص» که اثر حاضر نیز از جمله آنها است. شیوه کار ابن رشد در شرحهای متوسط یا «تلخیصها»، معمولاً بدین صورت است که وی ابتدا کلمات اول متن ارسطو را نقل و سپس بقیه مطالب را به زبان خودش شرح میدهد و توضیحات و نظریات شخصی و مطالبی از منابع فیلسوفان اسلامی نیز بر آنها میافزاید، به گونه ای که اثر به صورت نوشته مستقلی آشکار میشود که گفتههای ارسطو و ابن رشد به هم آمیخته شده و نمیتوان آنها را از یکدیگر تشخیص داد .
تحقیق کتاب توسط محمد سلیم سالم صورت گرفته است. در مقدمهای که وی به ابتدای کتاب افزوده، به این نکته اشاره شده است که این کتاب، ترجمه «التبکیتات السوفسطائیة» بوده و ناشران کتب ارسطو، آن را به سی وچهار فصل، تقسیم کردهاند و فارابی مباحث مربوط به این کتاب را در کتاب «الأمکنة المغلطة» خود، به سه قسم (اول: «صدر الکتاب»؛ دوم «فی إحصاء الأمکنة المغلطة من الألفاظ» و سوم «فی إحصاء الأمکنة المغلطة من المعانی») تقسیم نموده ابن سینا کتاب خود در سفسطه را (که جزئی از کتاب «الشفاء» است) به دو مقاله تقسیم کرده است که مقاله اولی، دارای چهار فصل بوده و دومی، در شش فصل، تنظیم شده است؛ اما ابن رشد در کتاب حاضر، برای آن عناوین یا فصولی قرار نداده و یا آن را به مقالات، تقسیم نکرده است، اما نساخ، خود عناوینی مانند «القول فی المغالطات من المعانی»، «القول فی النقض» و...، بدان افزودهاند.
این کتاب را یحیی بن عدی و عیسی بن اسحق بن زرعه از نقل سریانی اثناسیوس (اثانس) به عربی برگرداندند و ترجمه قدیمیتری نیز از آن موجود است که به ابن ناعمه نسبت داده شده است. ابن ندیم، ابن ناعمه را در شمار مترجمان این کتاب آورده و گفته است که ابراهیم بن بکوش، آنچه را که او ترجمه کرده بود، دوباره ترجمه و اصلاح کرد، ولی حسن بن سوار که نسخه موجود ترجمه عربی از روی خط او کتاب شده، شنیده است که ابراهیم بکوش، خود این کتاب را از سریانی به عربی ترجمه کرد و برای اصلاح آن، از یوحنا القس یونانی، معروف به ابن فتیله، یاری گرفت. به گفته ابن ندیم، مأخذ ترجمه یحیی بن عدی، نقل سریانی تئوفیلوس (تیوفیلی) بوده است، لیکن در نسخه عربی موجود، صریحان آمده است که وی ترجمه سریانی اثنایسوس (اثانس) را به عربی نقل کرد. ابن ندیم گوید که کندی بر سوفسطیقا تفسیر نوشت و «رسالة فی الإحتراس من خدع السوفسطائیین» را در شمار آثار او میآورد. به گفته ابوالخیر حسن بن سوار در پایان نسخه ترجمه این کتاب، یحیی بن عدی بعد از ترجمه، تفسیری بر آن نوشت که پس از مرگش، در کتابهایش نبود. ابن ندیم، ابوبشر متی را نیز مترجم این کتاب میداند و حسن بن سوار نیز این سخن را شنیده، ولی نسخه آن را ندیده است، هرچند که در حواشی او بر این کتاب، عبراتی از «نقل متی» دیده میشود.
فهرست مطالب در انتهای کتاب آمده است. در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع و اشاره به اختلاف نسخ، به توضیح برخی از مطالب متن پرداخته شده است.
wikinoor: تلخیص_السفسطة