تلخیص
/talxis/
مترادف تلخیص: اجمال، اختصار، ایجاز، خلاصه، خلاصه نویسی، خلاصه گویی، کوتاه سازی، مجمل، خلاصه کردن، مختصر کردن
متضاد تلخیص: تطویل، اطناب
برابر پارسی: کوتاه کردن، ژاوش
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱ -( مصدر ) خلاصه کردنمختصر کردن کلام . ۲ - ( اسم ) خلاصه گویی . جمع : تلخیصات .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگستان زبان و ادب
مترادف ها
مخفف، اختصار، کوتاه سازی، تلخیص
تلخیص، خلاصه سازی
تلخیص، رساله، خلاصه رئوس مطالب، چکیده مطلب
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
اقتباس
چکیده، ژاو = خلاصه
ژاویدن = خلاصه کردن
ژاوِش = خلاصه سازی، تلخیص
{ژاویدن پیشنهاد بنده است که از روی �ژاو� ساخته ام. به گمانم این ژاو با جاویدن یا همان جویدن پیوند داشته باشد. چه اینکه خلاصه کردن می شود جویدن یک متن و درآوردن بخش های مهم آن}
... [مشاهده متن کامل]
بن مایه: لغت نامه دهخدا
#پیشنهاد_شخصی
#پارسی دوست
ژاویدن = خلاصه کردن
ژاوِش = خلاصه سازی، تلخیص
{ژاویدن پیشنهاد بنده است که از روی �ژاو� ساخته ام. به گمانم این ژاو با جاویدن یا همان جویدن پیوند داشته باشد. چه اینکه خلاصه کردن می شود جویدن یک متن و درآوردن بخش های مهم آن}
... [مشاهده متن کامل]
بن مایه: لغت نامه دهخدا
#پیشنهاد_شخصی
#پارسی دوست
خلاصه کردن. خلاصه نویسی. خلاصه گویی.
خلاصه نویسی
چکیدنوشت
چکیده
چکیده کردن و خلاصع کردن و مختصر بودن و کوتاه کردن
ترتیب ثلاثی : خلص و نه لخص یعنی تخلیص میشود و نه تل خیص. لذا تخ لیص بجای تل خیص
تلخیص یعنى خلاصه کردن، چکیده کردن . زمانى که مطلبى زیاد با حفظ کلیت آن به مطلبى مختصر تبدیل گردد، گویند
تلخیص
تلخیص
خالصه کردن
خلاصه، چکیده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)