تلحیف

لغت نامه دهخدا

تلحیف. [ ت َ ] ( ع مص ) دامن کشان رفتن به ناز ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

قواد، قرمساق ، دیوث ، کسی که خانم برای مردا میاورد . . . . در زمان قاجار از جمله هدایا برای شاه بوده است.
به نظر من تلحیف یعنی مخلوت کردن به مرور زمان صلایه کردن تدریجی

بپرس