تلثم

لغت نامه دهخدا

تلثم. [ ت َ ل َ ث ث ُ ] ( ع مص ) دهان بند نهادن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).ابن سکیت گوید: تقول بنوتمیم تلثمت بالثاء علی الفم او غیره و غیرهم یقول تلفمت بالفاء. ( از اقرب الموارد ). || بوسه دادن و بوسیدن. ( آنندراج ).

فرهنگ معین

(تَ لَ ثُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - بوسه زدن . ۲ - دهان بند زدن .

پیشنهاد کاربران

بپرس