تلان
لغت نامه دهخدا
تلان. [ ت َ ] ( ع ق ) اکنون. اصل آن ، الان است و «ت » را بر آن افزودند چنانکه در تحین. ( منتهی الارب ). الان و اکنون. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). وصلینا کمازعمت تلانا؛ ای الان. ( اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
اکنون . اصل آن الان است و ت را بر آن افزودند چنانکه در تحین .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
گویش مازنی
پیشنهاد کاربران
تنومند و فربه و سرحال
چاق و فربه