تلافی افتادن

لغت نامه دهخدا

تلافی افتادن. [ ت َ اُ دَ ] ( مص مرکب ) جبران شدن. رسیدن پاداش چیزی یا عملی. دریافتن عوض : زندگانی خداوند دراز باد، تا جهان است چنین حالها می بوده است و این تلافی افتد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 555 ). رجوع به تلافی شود.

فرهنگ فارسی

جبران شدن رسیدن پاداش چیزی یا عملی

پیشنهاد کاربران

بپرس