تل دم

لغت نامه دهخدا

تلدم. [ ت َ ل َدْ دُ ] ( ع مص ) کهنه شدن جامه و موزه و درپی خواه گردیدن آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || درپی کردن جامه را و پاره زدن برموزه. لازم و متعدی است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). وصله زدن جامه را. ( از اقرب الموارد ).

دانشنامه عمومی

تل دم ( به عربی: تل دم ) یک روستا در سوریه است که در ناحیه سنجار واقع شده است. [ ۱] تل دم ۹۴ نفر جمعیت دارد.
عکس تل دم
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس