در واقعه اله داد و گرویدن اجباری یهودیان به اسلام بنوعیس تقیه دخیل است البته هستند کسانی که معتقدند یهودیان مخفی در دیانت های دیگر، در طول تاریخ، آنانی هستند که لباس ادیان و عقاید آسمانی دیگر، مانند مسیحیّت و اسلام را از روی کینه و خشم و تنفّر نسبت به آنان، به منظور ایجاد بی ثباتی و تزلزل درونی در آن ادیان، بر تن می نمایند.
... [مشاهده متن کامل]
بر این اساس، برخی از یهودیان به دین مسیحیّت درآمده و مسیحیّت خود را به صورت علنی ابراز داشته، امّا یهودیّت خود را برای حفظ جان و از روی نفاق مخفی می نمایند و تمامی اینها به منظور از میان بردن و تحریف دین مسیحی و تخریب عقاید این دین از درون می باشد؛ همان گونه که پولس یا شائول ـ بر اساس آنچه بعداً ذکر خواهیم کرد ـ و دیگر یهودیان پس از او در طول تاریخ برای تحریف مسیحیّت انجام دادند.
همچنین مقصود ما از یهودیان مخفی، کسانی هستند که از روی نفاق و حفظ جان، اسلام آورده و با حفظ عقاید یهودیشان، خود را مسلمان معرفی می کردند، از اوّلین کسانی که به این ترفند دست یازیدند، یک یهودی یمنی، به نام عبدالله بن سبأ و گروه او بودند که توانستند در صفوف مسلمانان رخنه ایجاد نموده و روح تفرقه و اختلاف را میان آنان پراکنده نمایند. آنان تا حدّی در این کار موفّق بودند؛ امّا موفّق به تحریف �قرآن کریم� نگردیدند؛ زیرا خداوند عزّوجلّ خود حفظ آن را به عهده گرفته و در این باره فرموده است:
�إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ؛7 ما خود ذکر ( قرآن ) را نازل و خود نیز از آن محافظت می نماییم. �
با این همه موفّق به گسترش شکاف و اختلاف میان مسلمانان گردیدند، از این رو مقصود ما از یهودیان مخفی، یهودیانی است که دین خود را مخفی نموده و وفاداری و گرایش خود به دیگر ادیان را ابراز داشته و آشکار کرده اند.
ـ مارانو یا مارانوس، نام گروهی از یهودیان است که در قرن پانزدهم میلادی در اسپانیا و �پرتغال� به مسیحیّت گراییدند. آنان به نام های کونفرسوس یا کسانی که به دین جدید هدایت شده اند و کریستاس نونوس یا مسیحیان جدید خوانده شده و یهودیان مخفی موجود در �ترکیه� نیز یهودیان دونمه نامیده می شوند.
مقصود ما از یهودی مخفی، یهودی ای است که با وجود ارتباط شدید با دین اصلی خود، یعنی یهودیّت، برای حفظ جان یا از روی نفاق، تظاهر به پذیرش دین دیگری غیر از یهودیّت می نماید به عبارت دیگر یهودیانی که بیشترین تأثیر را در برافروختن آتش انقلاب ها، فتنه ها و جنگ ها در دوران جدید داشته اند و نقش بارزی در دو جنگ جهانی اوّل و دوم از طریق سازمان های سرّی و مخفی که به همین منظور تأسیس گردیده است، ایفا نموده اند. . . .
تقیه، در لغت به معنای پرهیز و اجتناب از خطر است و در اصطلاح دینی، به مخفی کردن عقیده یا رفتار مطابق با عقیده مخالف، به قصد حفظ جان، مال، یا موقعیت فرد، در شرایط بحرانی یا در برابر خطرات جانی، مالی یا آزار و اذیت گفته می شود.
تقیه یک مفهوم مهم در اسلام است که به ویژه در تاریخ شیعه جایگاه ویژه ای دارد. شیعیان به دلیل اعتقاداتشان در طول تاریخ با فشارها و آزار و اذیت هایی از سوی حکومت های وقت مواجه بوده اند. در این شرایط، تقیه به عنوان یک راهکار برای حفظ جان و عقیده، مورد استفاده قرار می گرفته است.
انواع تقیه:
تقیه خوفی:
در این نوع تقیه، فرد به دلیل ترس از ضرر جانی، مالی یا آزار و اذیت، ناچار به رعایت تقیه می شود.
تقیه مداراتی:
این نوع تقیه برای ایجاد صلح و دوستی و جلوگیری از اختلافات و درگیری ها به کار می رود.
تقیه کتمانی:
در این نوع تقیه، فرد عقیده خود را به طور کلی پنهان می کند.
تقیه اکراهی:
در این نوع تقیه، فرد به اجبار و اکراه، عملی را انجام می دهد که برخلاف عقیده واقعی اوست.
تقیه در اسلام:
تقیه در قرآن:
اگرچه در قرآن به صراحت از واژه تقیه استفاده نشده است، اما آیاتی وجود دارند که به نوعی به اصل تقیه اشاره دارند.
تقیه در سنت:
احادیث و روایات زیادی از ائمه معصومین ( ع ) وجود دارد که به تقیه اشاره می کنند و ضرورت و اهمیت آن را بیان می کنند.
تقیه در فقه:
فقها در مورد تقیه نظرات متفاوتی دارند. برخی تقیه را در همه شرایط جایز می دانند و برخی دیگر آن را محدود به شرایط خاصی می کنند.
آیا تقیه همیشه جایز است؟
تقیه در شرایطی که جان، مال یا آبروی فرد در خطر باشد، جایز است. اما برخی از فقها معتقدند که تقیه در مواردی که به اصول دین یا احکام ضروری اسلام لطمه وارد کند، جایز نیست.
تقیه و حفظ تشیع:
به طور کلی، تقیه نقش مهمی در حفظ تشیع در طول تاریخ داشته است. در دوران هایی که شیعیان تحت فشار و ستم بوده اند، تقیه به عنوان یک ابزار دفاعی برای حفظ جان و عقیده شیعیان عمل کرده است. به گفته برخی از منابع دینی همچنین، طبق برخی از منابع, تقیه به ائمه معصومین ( ع ) نیز نسبت داده شده است و آنها نیز در شرایط خاص از آن استفاده می کردند.
... [مشاهده متن کامل]
بر این اساس، برخی از یهودیان به دین مسیحیّت درآمده و مسیحیّت خود را به صورت علنی ابراز داشته، امّا یهودیّت خود را برای حفظ جان و از روی نفاق مخفی می نمایند و تمامی اینها به منظور از میان بردن و تحریف دین مسیحی و تخریب عقاید این دین از درون می باشد؛ همان گونه که پولس یا شائول ـ بر اساس آنچه بعداً ذکر خواهیم کرد ـ و دیگر یهودیان پس از او در طول تاریخ برای تحریف مسیحیّت انجام دادند.
همچنین مقصود ما از یهودیان مخفی، کسانی هستند که از روی نفاق و حفظ جان، اسلام آورده و با حفظ عقاید یهودیشان، خود را مسلمان معرفی می کردند، از اوّلین کسانی که به این ترفند دست یازیدند، یک یهودی یمنی، به نام عبدالله بن سبأ و گروه او بودند که توانستند در صفوف مسلمانان رخنه ایجاد نموده و روح تفرقه و اختلاف را میان آنان پراکنده نمایند. آنان تا حدّی در این کار موفّق بودند؛ امّا موفّق به تحریف �قرآن کریم� نگردیدند؛ زیرا خداوند عزّوجلّ خود حفظ آن را به عهده گرفته و در این باره فرموده است:
�إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ؛7 ما خود ذکر ( قرآن ) را نازل و خود نیز از آن محافظت می نماییم. �
با این همه موفّق به گسترش شکاف و اختلاف میان مسلمانان گردیدند، از این رو مقصود ما از یهودیان مخفی، یهودیانی است که دین خود را مخفی نموده و وفاداری و گرایش خود به دیگر ادیان را ابراز داشته و آشکار کرده اند.
ـ مارانو یا مارانوس، نام گروهی از یهودیان است که در قرن پانزدهم میلادی در اسپانیا و �پرتغال� به مسیحیّت گراییدند. آنان به نام های کونفرسوس یا کسانی که به دین جدید هدایت شده اند و کریستاس نونوس یا مسیحیان جدید خوانده شده و یهودیان مخفی موجود در �ترکیه� نیز یهودیان دونمه نامیده می شوند.
مقصود ما از یهودی مخفی، یهودی ای است که با وجود ارتباط شدید با دین اصلی خود، یعنی یهودیّت، برای حفظ جان یا از روی نفاق، تظاهر به پذیرش دین دیگری غیر از یهودیّت می نماید به عبارت دیگر یهودیانی که بیشترین تأثیر را در برافروختن آتش انقلاب ها، فتنه ها و جنگ ها در دوران جدید داشته اند و نقش بارزی در دو جنگ جهانی اوّل و دوم از طریق سازمان های سرّی و مخفی که به همین منظور تأسیس گردیده است، ایفا نموده اند. . . .
تقیه، در لغت به معنای پرهیز و اجتناب از خطر است و در اصطلاح دینی، به مخفی کردن عقیده یا رفتار مطابق با عقیده مخالف، به قصد حفظ جان، مال، یا موقعیت فرد، در شرایط بحرانی یا در برابر خطرات جانی، مالی یا آزار و اذیت گفته می شود.
تقیه یک مفهوم مهم در اسلام است که به ویژه در تاریخ شیعه جایگاه ویژه ای دارد. شیعیان به دلیل اعتقاداتشان در طول تاریخ با فشارها و آزار و اذیت هایی از سوی حکومت های وقت مواجه بوده اند. در این شرایط، تقیه به عنوان یک راهکار برای حفظ جان و عقیده، مورد استفاده قرار می گرفته است.
انواع تقیه:
تقیه خوفی:
در این نوع تقیه، فرد به دلیل ترس از ضرر جانی، مالی یا آزار و اذیت، ناچار به رعایت تقیه می شود.
تقیه مداراتی:
این نوع تقیه برای ایجاد صلح و دوستی و جلوگیری از اختلافات و درگیری ها به کار می رود.
تقیه کتمانی:
در این نوع تقیه، فرد عقیده خود را به طور کلی پنهان می کند.
تقیه اکراهی:
در این نوع تقیه، فرد به اجبار و اکراه، عملی را انجام می دهد که برخلاف عقیده واقعی اوست.
تقیه در اسلام:
تقیه در قرآن:
اگرچه در قرآن به صراحت از واژه تقیه استفاده نشده است، اما آیاتی وجود دارند که به نوعی به اصل تقیه اشاره دارند.
تقیه در سنت:
احادیث و روایات زیادی از ائمه معصومین ( ع ) وجود دارد که به تقیه اشاره می کنند و ضرورت و اهمیت آن را بیان می کنند.
تقیه در فقه:
فقها در مورد تقیه نظرات متفاوتی دارند. برخی تقیه را در همه شرایط جایز می دانند و برخی دیگر آن را محدود به شرایط خاصی می کنند.
آیا تقیه همیشه جایز است؟
تقیه در شرایطی که جان، مال یا آبروی فرد در خطر باشد، جایز است. اما برخی از فقها معتقدند که تقیه در مواردی که به اصول دین یا احکام ضروری اسلام لطمه وارد کند، جایز نیست.
تقیه و حفظ تشیع:
به طور کلی، تقیه نقش مهمی در حفظ تشیع در طول تاریخ داشته است. در دوران هایی که شیعیان تحت فشار و ستم بوده اند، تقیه به عنوان یک ابزار دفاعی برای حفظ جان و عقیده شیعیان عمل کرده است. به گفته برخی از منابع دینی همچنین، طبق برخی از منابع, تقیه به ائمه معصومین ( ع ) نیز نسبت داده شده است و آنها نیز در شرایط خاص از آن استفاده می کردند.