تقیح.[ ت َ ق َی ْ ی ُ ] ( ع مص ) ریم گرفتن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). ریمناک گردیدن جراحت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). التقیح ، در گفتار پزشکان بدو معنی آید یکی آنکه در هر موضع استعمال شود. و آن فراهم آمدن ورم است بخاطر مدت و دیگر آنکه برای بیماریهای ریوی استعمال شود و مقصود پر شدن فضای بین سینه وشش است از قیح یا در هر دو جانب یا در یک جانب. ( ازقانون ابوعلی سینا، از یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).