تقی کاشی

لغت نامه دهخدا

تقی کاشی. [ ت َ ی ِ ] ( اِخ ) از شعرای کاشان است. وی در موسیقی دست داشت و صدایش خوش بود و به بلبل کاشی هم شهرت دارد. از اوست :
اگر پیکان تیر اونبودی در دل چاکم
به این بی طاقتی آرام کی میبود در خاکم.
( از قاموس الاعلام ترکی ).

تقی کاشی. [ ت َ ی ِ ] ( اِخ ) از شعرا وسادات کاشان است و به مروارید کاشی هم معروف است : خطی خوش داشت و به هندوستان مهاجرت کرد و در همانجا بسال 992 هَ. ق. درگذشت. او راست : خلاصة الاشعار و زبدة الافکار در شرح حال شعرا. ( از قاموس الاعلام ترکی ).

پیشنهاد کاربران

بپرس