تقول

لغت نامه دهخدا

تقول. [ ت َق َوْ وُ ] ( ع مص ) سخن فرابافتن بر کسی. ( تاج المصادر بیهقی ). سخن بر بستن بر کسی. ( زوزنی ). سخن بربافتن بر کسی. ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). افترا کردن ، یقال : تقول قولاً؛ اذا ابتدعه کذباً. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

سخن فرا بافتن بر کسی

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی تَقُولُ: گفتی
معنی تَقُولَ: که بگویی -که بگوید (مؤنث)
معنی تَقَوَّلَ: گفته ای ساختگی را نسبت دهد(به دیگری)
معنی لَّن تَقُولَ: هرگز نمی گوید
معنی تَرَیٰ: می بینی - می بیند (مؤنث در جمله "أَوْ تَقُولَ حِینَ تَرَی ﭐلْعَذَابَ ")
معنی بَیَّتَ: شب نشینی کرد (از کلمه بیتوته به معنای ادراک شب است چه باخواب همراه باشد و یا نباشد مراد از بیتوته در شب در حال سجده و حال ایستاده در عبارت "وَﭐلَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَقِیَاماً "این است که : شب را به عبادت خدا به آخر میرسانند و در ع...
ریشه کلمه:
قول (۱۷۲۲ بار)

پیشنهاد کاربران

تَقَوَّل علی فلان:خلق کلام جدید ونسبهِ الی فلان
یه حرف از خودشان درمیاورند وبه دیگران نسبت میدن.
واین گستاخی مشهود هست در تفاسیر وتراجم وجرأت درمعنی کردن وخوددراوردنی وبه قرآن نسبت میدن وانگار صاحب ندارد!
...
[مشاهده متن کامل]

هزار معنی برای کلمه مقدس "الله" میپوشانند.
. . .
وقتیکه الله البدیع به حبیبش محمد ( صلی الله علیه وسلم ) خط ونشان وتهدید به تکه تکه کردنش اگه تَقوّل کرد
پس وای به حال مفسرین واساتید ومترجمین وهر مسلمان که این گستاخی به عمل بیاورد.
امروز میبینیم به لغتنامه دهخدا تقدس وقدسیت وحرمت بی نظیر ووحی مُنزّل میشمارند وبی نقص وعیب وسندقطعی
باتایید همه اساتید ودانشگاه ها . . .
وهرکسی اظهار نظرمیکند؛ غیر ایرانی ودشمن ملت ایران وزبان فارسی وخارج از ملت محسوب میشه
وهزار چسب نفرین شده بهش می چسبند.
عجب!
وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنا بَعْضَ الْأَقاویلِ44
لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْیَمینِ45
ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتینَ46
فَما مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حاجِزینَ47
وَ إِنَّهُ لَتَذْکِرَةٌ لِلْمُتَّقینَ48

بپرس