[ویکی فقه] تقوا و مثال های قرآن (قرآن). یکی از جلوه های قرآن که خداوند از آن استفاده کرده است مثال زدن است که توجه داشتن به این موضوع باعث تقوا داشتن و زمینه سازی آن می گردد.
توجه به مثالهای قرآن، زمینه ساز تقواپیشگی از ناحیه مردم در قرآن ذکر شده است.«ولقد ضربنا للناس فی هـذا القرءان من کل مثل لعلهم یتذکرون• قرءانـا عربیـا غیر ذی عوج لعلهم یتقون؛ ما برای مردم در این قرآن از هر نوع مثَلی زدیم، شاید متذکّر شوند.• قرآنی است فصیح و خالی از هر گونه کجی و نادرستی، شاید آنان پرهیزگاری پیشه کنند».یعنی برای مردم در این قرآن از هر مثلی آوردیم، باشد که متذکر گردند. و منظور از هر مثل این است که از هر نوع مثل چیزی آوردیم، تا شاید متنبه گشته و عبرت گیرند و با تذکر مضامین آن مثلها پند پذیرند.کلمه (عوج) به معنای انحراف و انعطاف است، و دو کلمه (قرآنا) و (عربیا) منصوب به مدح است، یعنی فعل (امدح: مدح می کنم) و یا (اخص: اختصاص می دهم) و امثال آن در تقدیر است و یا حالی است متکی بر وصف.
← جامعیت قرآن با مثال زدن
۱. ↑ زمر/سوره۳۹، آیه۲۷.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تقوا و مثال های قرآن»
...
توجه به مثالهای قرآن، زمینه ساز تقواپیشگی از ناحیه مردم در قرآن ذکر شده است.«ولقد ضربنا للناس فی هـذا القرءان من کل مثل لعلهم یتذکرون• قرءانـا عربیـا غیر ذی عوج لعلهم یتقون؛ ما برای مردم در این قرآن از هر نوع مثَلی زدیم، شاید متذکّر شوند.• قرآنی است فصیح و خالی از هر گونه کجی و نادرستی، شاید آنان پرهیزگاری پیشه کنند».یعنی برای مردم در این قرآن از هر مثلی آوردیم، باشد که متذکر گردند. و منظور از هر مثل این است که از هر نوع مثل چیزی آوردیم، تا شاید متنبه گشته و عبرت گیرند و با تذکر مضامین آن مثلها پند پذیرند.کلمه (عوج) به معنای انحراف و انعطاف است، و دو کلمه (قرآنا) و (عربیا) منصوب به مدح است، یعنی فعل (امدح: مدح می کنم) و یا (اخص: اختصاص می دهم) و امثال آن در تقدیر است و یا حالی است متکی بر وصف.
← جامعیت قرآن با مثال زدن
۱. ↑ زمر/سوره۳۹، آیه۲۷.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تقوا و مثال های قرآن»
...
wikifeqh: تقوا_و_مثال های_قرآن_(قرآن)