تقوا در تقسیم انفال

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تقوا در تقسیم انفال (قرآن). پشتوانه اقتصادی حکومت اسلامی انفال، منابع طبیعی و ثروت های عمومی است که توزیع و حفظ صحیح انفال و اموال عمومی، محتاج پاکی و تقوا است.
لزوم رعایت تقوا، با پذیرش حکم خدا، در تقسیم انفال:•«یسـلونک عن الانفال قل الانفال لله والرسول فاتقوا الله واصلحوا ذات بینکم واطیعوا الله ورسوله ان کنتم مؤمنین:از تو درباره انفال می پرسند (اموال عمومی بسیاری تحت عناوین خاصی که غنائم جنگی مورد نزول آیه یکی از آنهاست) بگو: انفال از آن خدا و فرستاده اوست ( ملکیّت حقیقی از آن خدا و ملکیّت اعتباری طولی از آن رسول او به عنوان ولایت وی است) پس، از خدا پروا کنید و روابط ما بین خودتان را اصلاح نمایید (و بر سر انفال نزاع نکنید) و از خدا و فرستاده اش اطاعت نمایید اگر مؤمن اید.».
انفال چیست؟
" انفال" در اصل از ماده" نفل" (بر وزن نفع) به معنی زیادی است، و این که به نمازهای مستحبّ " نافله " گفته می شود چون اضافه بر واجبات است، و همچنین اگر" نوه" را نافله می گویند به خاطر این است که بر فرزندان افزوده می شود،" نوفل" به کسی گفته می شود که بخشش زیاد داشته باشد.و اگر به غنائم جنگی نیز انفال گفته شده است، یا به جهت این است که یک سلسله اموال اضافی است که بدون صاحب می ماند و به دست جنگجویان می افتد در حالی که مالک خاصی برای آن وجود ندارد، و یا به این جهت است که جنگجویان برای پیروزی بر دشمن می جنگند، نه برای غنیمت، بنا بر این غنیمت یک موضوع اضافی است که به دست آنها می افتد.
حکم کلی آیه
گرچه آیه فوق در زمینه غنائم جنگی وارد شده است، ولی مفهوم آن یک حکم کلی و عمومی است، و تمام اموال اضافی یعنی آنچه مالک خصوصی ندارد را شامل می شود، به همین دلیل در روایاتی که از طریق اهل بیت (علیهم السلام) به ما رسیده می بینیم که مفهوم وسیعی برای انفال بیان شده است، در روایات معتبر از امام باقر و امام صادق (علیه السلام) چنین می خوانیم:" انفال اموالی است که از دار الحرب بدون جنگ گرفته می شود و همچنین سرزمینی که اهلش آن را ترک کرده و از آن هجرت می کنند- و آن" فی ء" نامیده می شود- و میراث کسی که وارثی نداشته باشد، و سرزمین و اموالی که پادشاهان به این و آن می بخشیدند- در صورتی که صاحب آن شناخته نشود- و بیشه زارها و جنگل ها و دره ها و سرزمین های موات که همه این ها از آن خدا و پیامبر (ص) و بعد از او برای کسی است که قائم مقام او است، و او آن را در هر راه که مصلحت خویش و مصلحت مردمی که تحت تکفل او هستند ببیند، مصرف خواهد کرد".گرچه همه غنائم جنگی در حدیث بالا نیامده است، ولی در حدیث دیگری که از امام صادق (علیه السلام) نقل شده می خوانیم:ان غنائم بدر کانت للنبی خاصة فقسمها بینهم تفضلا منه :" غنائم بدر مخصوص پیامبر ص بود و او به عنوان بخشش آنها را در میان جنگجویان تقسیم کرد". از آنچه گفته شد چنین نتیجه می گیریم که مفهوم اصلی انفال نه تنها غنائم جنگی بلکه همه اموالی را که مالک خصوصی ندارد شامل می شود و تمام این اموال متعلق به خدا و پیامبر ص و قائم مقام او است، و به تعبیر دیگر متعلق به حکومت اسلامی است و در مسیر منافع عموم مسلمین مصرف می گردد. منتها در مورد غنائم جنگی و اموال منقولی که با پیکار به دست سربازان می افتد، قانون اسلام بر این قرار گرفته که چهار پنجم آن را به عنوان تشویق و جبران گوشه ای از زحمات جنگجویان به آنها داده شود، و تنها یک پنجم از آن به عنوان خمس مصرف گردد، و به این ترتیب غنائم نیز در مفهوم عمومی انفال مندرج است و در اصل، ملک حکومت اسلامی است و بخشیدن چهار پنجم آن به جنگجویان به عنوان عطیه و تفضل است.

پیشنهاد کاربران

بپرس