تقفی. [ ت َ ق َف ْ فی ] ( ع مص ) از پی فراشدن. ( تاج المصادر بیهقی ). پیروی نمودن و در پی کسی رفتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || مبالغه کردن در مهربانی و نوازش کسی وبسیار پرسیدن از حال وی. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || چوبدستی زدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). از پشت سر کسی آمدن و با عصا بر قفایش زدن. ( از اقرب الموارد ).