تقعف. [ ت َ ق َع ْ ع ُ ] ( ع مص ) بمعانی انقعاف است. ( منتهی الارب ). فرو ریخته شدن روی کوه. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || از بن درافتادن دیوار. || از جای رفتن چیزی. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || فروریختن آب کند. ( از اقرب الموارد ). به همه معانی ، رجوع به انقعاف شود.