تقصیب. [ ت َ ] ( ع مص )دشنام دادن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || موی شاخ شاخ بکردن. ( تاج المصادر بیهقی ). توک ساختن موی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || مرغول کردن موی. ( زوزنی ). مرغول و پیچان گردانیدن موی را. || هر دو دست را بر گردن بستن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || نی ناک شدن کشت. ( از اقرب الموارد ). ساق برآوردن کشت. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ): قصب الزرع تقصیباً. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).