[ویکی الکتاب] معنی تَقْشَعِرُّ: می لرزد(پوست)(از مصدر اقشعرار است که به معنای جمع شدن پوست بدن است به شدت ، از ترسی که در اثر شنیدن خبر دهشت آور و یا دیدن صحنهای دهشت آور دست میدهد )
ریشه کلمه:
قشعر (۱ بار)
«تَقْشَعِرُّ» از مادّه «قشعْرِیْرَه» است که ارباب لغت و مفسران، معانی مختلفی برای آن ذکر کرده اند که چندان از هم دور نیست; بعضی، آن را به معنای جمع شدن پوست تن (حالتی که به هنگام ترس به انسان دست می دهد) و بعضی، به معنای لرزشی که بر اندام در این هنگام می افتد، دانسته اند. و بعضی، آن را به معنای راست شدن مو بر بدن می دانند، که در حقیقت، همه اینها لازم و ملزوم یکدیگر است.
. قعشریره به معنی لرزه است و اقشعرار جلد به معنی لرزیدن پوست است «اِقْشَعَرَّ جِلْدُهُ» یعنی پوستش لرزید و منقبض شد ترجمه آیه: خدا بهترین حدیث را نازل کرده و آن کتابی است آیاتش شبیه هم و قابل انعطاف به یکدیگر، پوست کسانی که از خدا میترسند از آن میلرزد. این کلمه یکبار بیشتر در قرآن مجید نیامده است.
ریشه کلمه:
قشعر (۱ بار)
«تَقْشَعِرُّ» از مادّه «قشعْرِیْرَه» است که ارباب لغت و مفسران، معانی مختلفی برای آن ذکر کرده اند که چندان از هم دور نیست; بعضی، آن را به معنای جمع شدن پوست تن (حالتی که به هنگام ترس به انسان دست می دهد) و بعضی، به معنای لرزشی که بر اندام در این هنگام می افتد، دانسته اند. و بعضی، آن را به معنای راست شدن مو بر بدن می دانند، که در حقیقت، همه اینها لازم و ملزوم یکدیگر است.
. قعشریره به معنی لرزه است و اقشعرار جلد به معنی لرزیدن پوست است «اِقْشَعَرَّ جِلْدُهُ» یعنی پوستش لرزید و منقبض شد ترجمه آیه: خدا بهترین حدیث را نازل کرده و آن کتابی است آیاتش شبیه هم و قابل انعطاف به یکدیگر، پوست کسانی که از خدا میترسند از آن میلرزد. این کلمه یکبار بیشتر در قرآن مجید نیامده است.
wikialkb: تَقْشَعِرّ