تقریس

لغت نامه دهخدا

تقریس. [ ت َ ] ( ع مص ) خنک ساختن و آب فسرانیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ): قرسه البرد و اقرسه ؛ اشتد علیه حتی لایستطیع ان یعمل بیده شیئاً من شدته... ( اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس