تقرقف. [ ت َ ق َ ق ُ ] ( ع مص ) لرزیدن و دندان بر دندان برخوردن چندانکه آواز برآید. یقال : خصر الرجل حتی تقرقف ؛ ثنایاه بعضها ببعض. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).