تقرد. [ ت َ رِ ] ( ع اِ ) زیره رومی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به تقر و تقرده و تقره شود.تقرد. [ ت َ ق َرْ رُ ] ( ع مص ) پیچان گردیدن موی. || برهم نشستن و نمد شدن پشم. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).