تقر. [ ت َ ق ِ ] ( ع اِ ) دیگ افزار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). توابل. ( اقرب الموارد ). دیگ افزار و ادویه. ( ناظم الاطباء ).
/taghar/ بستن بار اسب - اگر حجم بار اسب زیاد باشد با طنابی آن را از هر طرف می بندند تا متلاشی یا کج نشود به این عمل تقر گویند