تقدم معرفتی مقدمات

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تقدم معرفتی مقدمات یکی از اصطلاحات به کار رفته در علم منطق بوده و به معنای تقدم شناخت مقدمات برهان نسبت به نتایج است.
از شرایط مقدمات برهان، آن است که مقدمات برهان باید در نظر عقل شناخته شده تر از نتیجه باشند که از آن به «اعرفیت مقدمات برهان»، «اوضحیت مقدمات برهان» و «تقدم تصدیق مقدمات برهان» هم یاد می شود، زیرا شان قیاس برهانی آن است که در باره مجهول، تصدیق یقینی تولید کند و این امر به سبب مبادی و مقدمات برهان حاصل می شود؛ پس لازم است که تصدیق مقدمات (که در حکم علت برای حصول تصدیق به نتیجه است) در مقایسه با تصدیق نتیجه مقدم باشد، به این معنا که باید تصدیق به مبادی نسبت به تصدیق به نتیجه آکد باشد و اولویت داشته باشد و نیز تکذیب مقابل (نقیض یا ضدِ) مبادی، نسبت به تکذیب مقابلِ نتیجه، اشدّ باشد. در اینجا دو بحث قابل طرح است:۱. مراد از اعرفیت نزد عقل چیست؟۲. اعرفیتِ نزد عقل و اقدمیتِ نزد عقل چه نسبتی با هم دارند؟
مراد از اعرفیت نزد عقل
در اساس الاقتباس گفته شده است: «اعرف در عقل باشند؛ یعنی حکم یقینی، اول مقدمات را بُوَد و به توسط مقدمات، نتایج را». در جوهر النضید آمده است: چهارم از شرایط مقدمات برهان اینکه باید مقدمات شناخته تر از نتیجه باشند تا آن را بشناسانند، زیرا معرِّف باید شناخته تر از معرَّف باشد. مقصود از شناخته تر، این است که مقدمات، واضح تر و یقینی تر از نتیجه باشند تا وضوح آنها مقتضی وضوح نتیجه باشد، زیرا وضوح و یقینی بودن برای مقدمات در مرتبه اول و بالذات و برای نتیجه در مرتبه ثانی و بالعرض است. عبارات مرحوم مظفر در المنطق نیز قریب به همین مضمون است. در فرهنگ اصطلاحات منطقی هم اعرفیت را این طور معنا کرده اند که مقدمات از نتایج، واضح تر و یقینی تر باشند تا وضوح و یقینی بودن نتایج را اقتضا کنند. این به آن معنا نیست که در یقینی بودن نتایج، نقص و قصوری باشد، بلکه به این معناست که حکم یقینی در درجه اول برای مقدمات ثابت باشد و سپس از طریق مقدمات به نتایج برسد (نظیر آنچه در باب تصورات در باره تعریف گفته می شود که معرِّف باید اجلی و اعرف از معرَّف باشد).
نسبت اعرفیتِ و اقدمیتِ عقل
خواجه نصیر طوسی در شرح منطق اشارات می گوید: «ان تکون المقدمات اقدم منها النتائج عند العقل، ای یکون اعرف منها لتکون عللاً للتصدیق بها». از ظاهر این عبارت، توهم ترادف میان اعرفیتِ نزد عقل و اقدمیتِ نزد عقل می شود، اما همو در جوهر النضید و اساس الاقتباس همانند دیگران، این دو را به عنوان دو امر مستقل در زمره شروط مقدمات برهان آورده است. شیخ الرئیس در برهان شفا می گوید: «والاعرف عندنا هی ایضاً الاقدم عندنا». این عبارت، بیانگر تلازم میان اعرفیت و اقدمیت نزد عقل است. خواجه نصیر طوسی در اساس الاقتباس، بعد از اینکه اعرفیت و اقدمیت نزد عقل را به طور مستقل ذکر می کند، می گوید: «اقدم و اعرف نزد ما آنچه سابق بُوَد در ادراک عقلی یا حسی بالذات». این عبارت نیز بر رابطه نزدیک میان این دو شرط دلالت می کند. در فرق میان آنها می توان گفت که اگر در اقدمیت نزد عقل، به تقدم زمانی توجه شود -چنان که در عبارت شیخ الرئیس: «… و کذلک هی ای النتائج اقدم من النتیجة عندنا فی الزمان و اقدم عندنا فی المعرفة»، و کلمات خواجه نصیر طوسی: «آنک در عقل نیز اقدم باشد به زمان تا توصل از آن به نتایج صحیح بُوَد» به آن تصریح شده است -در این صورت، اقدمیت نزد عقل، مترادف با «تقدم زمانی مقدمات برهان» و قسیم «تقدم معرفتی مقدمات» (یا همان اعرفیت مقدمات برهان) خواهد بود، زیرا در اقدمیت، به تقدم زمانی توجه شده و در اعرفیت، تقدم در معرفت، لحاظ شده است، اما اگر در اقدمیت نزد عقل، تقدم به نحو اعم مراد باشد -چنان که در کلمات ابوالبرکات بغدادی: «… و هی ای النتائج اقدم عندنا ایضاً و اسبق تصدیقاً من النتائج صدقاً و زماناً» آمده است- در این صورت اقدمیت نزد عقل مترادف با «تقدم عقلی مقدمات برهان»، و مقسم برای دو قسم «تقدم زمانی مقدمات برهان» و «تقدم معرفتی مقدمات» (یا همان اعرفیت مقدمات برهان) خواهد بود. آنچه در باره اعرفیت مقدمات بیان شد مربوط به مقدمات برهان مستقیم است که ذاتاً معروض و مسلم اند، بر خلاف مقدمات برهان خلف که مشکوک اند، ازاین رو از نتیجه اعرف نیستند، بلکه یکی از آنها نقیض نتیجه است.
مستندات مقاله
...

پیشنهاد کاربران

بپرس