تقحیز. [ ت َ ] ( ع مص ) زدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). با عصا زدن کسی را. ( از اقرب الموارد ). || برجهانیدن. || درشت گفتن کلام را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).