تقاعد نمودن: سر باز زدن، انجام ندادن.
دمنه از زیارت شیر تقاعد نمود. ( کلیله و دمنه بهرامشاهی )
دمنه از زیارت شیر تقاعد نمود. ( کلیله و دمنه بهرامشاهی )
تقاعد نمودن:کناره گرفتن .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۱۵۲ ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۱۵۲ ) .