تقاذف

لغت نامه دهخدا

تقاذف. [ ت َ ذُ ] ( ع مص ) بهم انداختن و بهم انداخته شدن. ( زوزنی ). همدیگر را انداختن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). سنگ انداختن بسوی یکدیگر. ( از اقرب الموارد ). || شتابی کردن در اسب تاختن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || روان شدن آب به شتاب. ( از اقرب الموارد ). || یکدیگر را دشنام دادن. ( منتهی الارب )( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). تشاتم. ( اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

تقاذف از نظر حقوقی یعنی اینکه دو نفر یکدیگر را قذف نمایند. قذف نیز یعنی نسبت دادن ناروای جرائم جنسی در حد زنا یا لواط به دیگری