تقا


مترادف تقا: پرهیزگاری، تقوا، پرواپیشگی

فرهنگ فارسی

( اسم ) پرهیزکاری .

فرهنگ معین

(تِ ) [ ع . تقاء ] (اِمص . ) پرهیزکاری .

پیشنهاد کاربران

گاهی به فرش انداز یا خروجی، تقا گفته می شود.
کنار در خانه شهریار دو سکو ( تقا ) بود.
کتاب مذهب عشق دکتر پاپلی یزدی
تَقّا در گویش یزدی یعنی سَکو

بپرس