تفیو

لغت نامه دهخدا

تفیؤ. [ ت َ ف َی ْ ی ُءْ] ( ع مص ) سایه گرفتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). تتبع سایه کردن. ( از اقرب الموارد ). || واگشتن سایه. ( زوزنی ). بازگشتن سایه. ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). برگردیدن سایه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس