[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
فی ء (۸ بار)
(به فتح فاء) رجوع. «فاءَ فَیْئاً:رَجَعَ» گویند:«هُوَ سَریعُ الْفیْء عَنْ غَضَبِهِ»یعنی او از خشمش زود برمی گردد . با گروه متجاوز بجنگید تا بطاعت خدا برگردد. . اگر ایلاء کنندگان به زنانشان برگشتند و کفاره دادند خدا آمرزنده و مهربان است. . سایههای آن از راست و چپ در حال خضوع به خدا بر می گردد. فیء رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله . یعنی اموال و زمینهائیکه خدا از بنی نضیر بر پیامبرش برگردانده شما اسبان و شتران بر آنها نتاختید... ظهور آیه اول آن است که فیء (اموال و زمین هائیکه بدون جنگ از کفار رسیده) مال رسول خداست و کسی را در آن حقی نیست «اَفاءَ اللهُ عَلی رَسُولِهِ». این قسمت اموال و اراضی از انفال است و انفال نیز مخصوص خدا و رسول میباشد چنانکه فرموده: . فقها در «مالَمْ یُوجَفْ عَلَیْهِ بِخَیْلٍ وَ لارِکاب» فقط اراضی را فرمودهاند ولی ظهور «ما اَفاءَ اللهُ عَلی رَسُولِهِ مِنْ اَهْلِ الْقُری» در اراضی و اموال هر دو است. آیه دوم مانند آیه خمس است که «فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی» هر سه با لام اختصاص آمده و «لِذِی الْقُرْبی» نیز مفرد است، باید یک فرد بیشتر نباشد و آن قهراً امام است که هم ذی القربی و هم جانشین پیغمبر «صلی الله علیه و اله» است اما «وَالْیَتامی وَالْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ» همه بدون لام وعطف بر«ذِی الْقُرْبی»اند و این نشان میدهد که گروه سه گانه باید از سادات باشند چنانکه از ائمه اهل بیت علیهم السلام نقل شده است. و نیز آیه دوم بیان مصرف فیء است یعنی اموال بنی النضیر( به موجب آیه اول) و مطلق آنچه به پیغمبر از اهل قریهها رسیده( به موجب آیه دوم) مال رسول خداست پیغمبر آنها را در موارد شش گانه مصرف میکند: در راه خدا، برای خود، برای ذی القربی و یتامی و مساکین و ابن سبیل آنها، در باره «لِلْفُقَراء» در آیه سوم گفتهاند: بدل است از ذی القربی و مابعد آن در این صورت فیء مختص است به رسول خدا و فقراء مهاجرین و گفتهاند بدل است از یتامی و مساکین و ابن سبیل، آن وقت فیء مخصوص رسول خدا و ذی القربی و یتامی و مساکین و ابن سبیل مهاجرین است. ولی بهتر از همه قول المیزان است که فرموده: انسب آن است که «لِلْفُقَراء الْمُهاجِرینَ» بیان مصداق برای مصرف سهم الله باشد که با «فَلِلَّه»اشاره شده نه اینکه فقراء مهاجرین از سهیمان فی ءاند بلکه صرف فیء در آنها صرف در فی سبیل الله است. و نیز انسب آن است که «وَ الَّذینَ تَبَّوَ ؤُ الدَّارَ» و «وَ الَّذینَ جاءُو مِنْ بَعْدِهِمْ» عطف بر مهاجرین باشد و همه مصداق صرف سهم الله باشند و اینکه نقل شده: رسول خدا«صلی اللَّه علیه و آله» فیء بنی نضیررا به مهاجرین و به سه یا دو نفر از فقراء انصار داد این معنی را تأیید میکند (به اختصار). نگارنده گوید: بنابر آنکه نقل شدفیء مال خدا و رسول و ذی القربی است رسول خدا و امام سهم الله را در راه خدا و سهم رسول و ذی القربی را در موارد پنجگانه مصرف میکنندبدین طریق فیء در نیازمندیهای عموم اعم از سادات و غیره مصرف میشود چنانکه موارد ششگانه آیه خمس نیز چنین است و الحمدالله. در مجمع ذیل آیات فوق ازمنهال بن عمر و از امام سجاد«علیه السلام» نقل کرده گوید: گفتم: قول خدا «وَلِذِی الْقُرْبی وَالْیَتامی وَالْمَساکینِ وَابْنِالسَّبیلِ» ؟فرمود: آنها اقرباء ما، مساکین ما و ابناء سبیل مااندبعد فرموده: همه فقهاء (از اهل سنت) گفتهاند: آنها یتامای عموم مردم اند همچنین مساکین و ابناء سبیل، این مطلب از ائمه علیهم السلام نیز نقل شده است. ناگفته نماند: فقهاء اهل سنت در آیات دقت نکردهاند و آنچه از اهل بیت علیهم السلام وارد شده ظاهراًدر باره مصرف سهم الله است تا هر دو نقل قابل جمع باشد.
فی ء (۸ بار)
(به فتح فاء) رجوع. «فاءَ فَیْئاً:رَجَعَ» گویند:«هُوَ سَریعُ الْفیْء عَنْ غَضَبِهِ»یعنی او از خشمش زود برمی گردد . با گروه متجاوز بجنگید تا بطاعت خدا برگردد. . اگر ایلاء کنندگان به زنانشان برگشتند و کفاره دادند خدا آمرزنده و مهربان است. . سایههای آن از راست و چپ در حال خضوع به خدا بر می گردد. فیء رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله . یعنی اموال و زمینهائیکه خدا از بنی نضیر بر پیامبرش برگردانده شما اسبان و شتران بر آنها نتاختید... ظهور آیه اول آن است که فیء (اموال و زمین هائیکه بدون جنگ از کفار رسیده) مال رسول خداست و کسی را در آن حقی نیست «اَفاءَ اللهُ عَلی رَسُولِهِ». این قسمت اموال و اراضی از انفال است و انفال نیز مخصوص خدا و رسول میباشد چنانکه فرموده: . فقها در «مالَمْ یُوجَفْ عَلَیْهِ بِخَیْلٍ وَ لارِکاب» فقط اراضی را فرمودهاند ولی ظهور «ما اَفاءَ اللهُ عَلی رَسُولِهِ مِنْ اَهْلِ الْقُری» در اراضی و اموال هر دو است. آیه دوم مانند آیه خمس است که «فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی» هر سه با لام اختصاص آمده و «لِذِی الْقُرْبی» نیز مفرد است، باید یک فرد بیشتر نباشد و آن قهراً امام است که هم ذی القربی و هم جانشین پیغمبر «صلی الله علیه و اله» است اما «وَالْیَتامی وَالْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ» همه بدون لام وعطف بر«ذِی الْقُرْبی»اند و این نشان میدهد که گروه سه گانه باید از سادات باشند چنانکه از ائمه اهل بیت علیهم السلام نقل شده است. و نیز آیه دوم بیان مصرف فیء است یعنی اموال بنی النضیر( به موجب آیه اول) و مطلق آنچه به پیغمبر از اهل قریهها رسیده( به موجب آیه دوم) مال رسول خداست پیغمبر آنها را در موارد شش گانه مصرف میکند: در راه خدا، برای خود، برای ذی القربی و یتامی و مساکین و ابن سبیل آنها، در باره «لِلْفُقَراء» در آیه سوم گفتهاند: بدل است از ذی القربی و مابعد آن در این صورت فیء مختص است به رسول خدا و فقراء مهاجرین و گفتهاند بدل است از یتامی و مساکین و ابن سبیل، آن وقت فیء مخصوص رسول خدا و ذی القربی و یتامی و مساکین و ابن سبیل مهاجرین است. ولی بهتر از همه قول المیزان است که فرموده: انسب آن است که «لِلْفُقَراء الْمُهاجِرینَ» بیان مصداق برای مصرف سهم الله باشد که با «فَلِلَّه»اشاره شده نه اینکه فقراء مهاجرین از سهیمان فی ءاند بلکه صرف فیء در آنها صرف در فی سبیل الله است. و نیز انسب آن است که «وَ الَّذینَ تَبَّوَ ؤُ الدَّارَ» و «وَ الَّذینَ جاءُو مِنْ بَعْدِهِمْ» عطف بر مهاجرین باشد و همه مصداق صرف سهم الله باشند و اینکه نقل شده: رسول خدا«صلی اللَّه علیه و آله» فیء بنی نضیررا به مهاجرین و به سه یا دو نفر از فقراء انصار داد این معنی را تأیید میکند (به اختصار). نگارنده گوید: بنابر آنکه نقل شدفیء مال خدا و رسول و ذی القربی است رسول خدا و امام سهم الله را در راه خدا و سهم رسول و ذی القربی را در موارد پنجگانه مصرف میکنندبدین طریق فیء در نیازمندیهای عموم اعم از سادات و غیره مصرف میشود چنانکه موارد ششگانه آیه خمس نیز چنین است و الحمدالله. در مجمع ذیل آیات فوق ازمنهال بن عمر و از امام سجاد«علیه السلام» نقل کرده گوید: گفتم: قول خدا «وَلِذِی الْقُرْبی وَالْیَتامی وَالْمَساکینِ وَابْنِالسَّبیلِ» ؟فرمود: آنها اقرباء ما، مساکین ما و ابناء سبیل مااندبعد فرموده: همه فقهاء (از اهل سنت) گفتهاند: آنها یتامای عموم مردم اند همچنین مساکین و ابناء سبیل، این مطلب از ائمه علیهم السلام نیز نقل شده است. ناگفته نماند: فقهاء اهل سنت در آیات دقت نکردهاند و آنچه از اهل بیت علیهم السلام وارد شده ظاهراًدر باره مصرف سهم الله است تا هر دو نقل قابل جمع باشد.
wikialkb: تَفِیء