معنی فکر خلاق
تفکر خلاقcreative thinking
:[ اصطلاح علوم تربیتی] - اندیشه ای که ثمرها نتایج سازنده و تازه در برداشته باشد.
- تفکر خلاق به آن نوع فعالیت فکری که گفته می شود که به حل مشکلات و مسائل سخت و حل نشده می پردازد، و یا برای مسائل حل نشده گذشته راه حلهایی جدید کشف می کند. این گونه، تفکر، معمولاً به ابداع و اختراع منجر می شود، خلاقیتهای علمی، هنری، صنعتی، کشاورزی و داشتن بینشهای نو درمسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی همگی نتیجه این نوع تفکر می باشند.
... [مشاهده متن کامل]
- تفکری است که مشخصه اصلی آن توانایی کنارگذاشتن فرضها غیرلازم وزایش افکار اصیل است. هوش تا حد زیادی متکی به تفکر همگراست. یعنی شیوه ای برای حل مسئله که در آن فقط یک پاسخ بهترین پاسخ است. خلاقیت عمدتاً متکی بر تفکر واگراست. تفکری که در آن ممکن است چندین پاسخ هم ارز برای یک مسئله وجود داشته باشد. گرچه صحت دارد که تفکر واگر اصل و اساس تفکر خلاق است، اما کار خلاقانه عالی ترکیبی است موفق از تفکر واگراست. تفکری که در آن ممکن است چندین پاسخ هم ارز برای یک مسئله وجود داشته باشد. گرچه صحت دارد که تفکر و اگر اصل و اساس تفکر خلاق است، اما کار خلاقانه عالی ترکیبی است موفق از تفکر واگرا با تفکر همگرا این دونوع تفکر لزوماً متضاد هم نیستند. آنچه تفکر خلاق را از تفکر عادی جدا می کند مربوط به اصالت و تازگی نظر یا فرضیه ای است که فرد متفکر عرضه می دارد. درتفکر خلاق فرد معمولاً از تجربیات قبلی خود استفاده می کند، آنها را در زمینه و طرح جدیدی قرار می دهد وبا تغییر شکل و سازمان آنها را در حل مسائل استفاده می کند.
درباره شرایط وچگونگی پیدایش فکر خلاق دو نظر تقریباً متضاد وجود دارد نظر اول مبنی بر این است که فکر خلاق معلول فعالیتهایی است که فرد آگاهانه انجام می دهد. منظور این است که نویسنده، ریاضی دان، وی هنرمند وقتی می تواند دررشته خود فکر و اندیشه تازه ای بوجود آورد که ذهن خود را به تلاش و کوشش وادارد، آنچه را که دیگران در این رشته بیان نموده اند مورد مطالعه قرار دهد، مسائل مختلف را از جهات گوناگون بررسی کند و در طرح مسائل جدید با پیدا کردن راه حلهای تازه از روی قصد و اراده و با آگاهی کامل به تحقیق بپردازد. نظر دوم ضمن اینکه دارا بودن اطلاعات کافی را در رشتۀ معین شرط لازم خلاقیت قرار می دهد. درعین حال منشأ آنرا در قسمت ناآگاه ذهن فرد جستجو می کند. به عقیده این عده فعالیتها قسمت ناآگاه ذهن فرد سبب پیدایش افکار و عقاید تازه می شود.
والاس ( wallas ) در جریان تفکر خلاق چهار مرحله را مشخص می سازد.
1 - مرحله آمادگی:در این مرحله فرد به جمع آوری حقایق ومدارک می پردازد و مسئله را از جهات مختلف مورد بررسی قرار می دهد. پس از اینکه مدارک مزبور را جمع آوری نمود آنها را سازمان می دهد و رابطه حقایق را با مسئله مورد بحث در نظر میگیرد.
2 - رشد غیرمحسوس:در این مرحله فرد ظاهراً فعالیتی برای حل مسئله مورد بحث یا نیل به هدف معین از خود ظاهر نمی سازد و در این جهت پیشرفتی نصیب دانشمند نمی شود. اما ممکن است به طور ضمنی فرضیه یا راه حل خاصی را رد یا قبول کند.
3 - کشف:این مرحله را الهام نیز گویند. در این مرحله فکر تازه ظاهر می شود و مانند نورافکنی زمینه یا موقعیتی را که مسئله درآن قرار دارد روشن می سازد، فکر واندیشه تازه در این مرحله شکل می گیرد ومشخص می شود.
4 - بررسی و آزمایش:در این مرحله متفکر کمتر تحت تاثیر عواطف قرار دارد و با خونسردی آنچه را که کشف و اختراع کرده مورد توجه قرار می دهد. حالت انتقادی به خود می گیرد و مانند یک قاضی بی طرف جنبه های مثبت و منفی اختراع خود را در نر مجسم می سازد.
:[ اصطلاح علوم تربیتی] - اندیشه ای که ثمرها نتایج سازنده و تازه در برداشته باشد.
- تفکر خلاق به آن نوع فعالیت فکری که گفته می شود که به حل مشکلات و مسائل سخت و حل نشده می پردازد، و یا برای مسائل حل نشده گذشته راه حلهایی جدید کشف می کند. این گونه، تفکر، معمولاً به ابداع و اختراع منجر می شود، خلاقیتهای علمی، هنری، صنعتی، کشاورزی و داشتن بینشهای نو درمسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی همگی نتیجه این نوع تفکر می باشند.
... [مشاهده متن کامل]
- تفکری است که مشخصه اصلی آن توانایی کنارگذاشتن فرضها غیرلازم وزایش افکار اصیل است. هوش تا حد زیادی متکی به تفکر همگراست. یعنی شیوه ای برای حل مسئله که در آن فقط یک پاسخ بهترین پاسخ است. خلاقیت عمدتاً متکی بر تفکر واگراست. تفکری که در آن ممکن است چندین پاسخ هم ارز برای یک مسئله وجود داشته باشد. گرچه صحت دارد که تفکر واگر اصل و اساس تفکر خلاق است، اما کار خلاقانه عالی ترکیبی است موفق از تفکر واگراست. تفکری که در آن ممکن است چندین پاسخ هم ارز برای یک مسئله وجود داشته باشد. گرچه صحت دارد که تفکر و اگر اصل و اساس تفکر خلاق است، اما کار خلاقانه عالی ترکیبی است موفق از تفکر واگرا با تفکر همگرا این دونوع تفکر لزوماً متضاد هم نیستند. آنچه تفکر خلاق را از تفکر عادی جدا می کند مربوط به اصالت و تازگی نظر یا فرضیه ای است که فرد متفکر عرضه می دارد. درتفکر خلاق فرد معمولاً از تجربیات قبلی خود استفاده می کند، آنها را در زمینه و طرح جدیدی قرار می دهد وبا تغییر شکل و سازمان آنها را در حل مسائل استفاده می کند.
درباره شرایط وچگونگی پیدایش فکر خلاق دو نظر تقریباً متضاد وجود دارد نظر اول مبنی بر این است که فکر خلاق معلول فعالیتهایی است که فرد آگاهانه انجام می دهد. منظور این است که نویسنده، ریاضی دان، وی هنرمند وقتی می تواند دررشته خود فکر و اندیشه تازه ای بوجود آورد که ذهن خود را به تلاش و کوشش وادارد، آنچه را که دیگران در این رشته بیان نموده اند مورد مطالعه قرار دهد، مسائل مختلف را از جهات گوناگون بررسی کند و در طرح مسائل جدید با پیدا کردن راه حلهای تازه از روی قصد و اراده و با آگاهی کامل به تحقیق بپردازد. نظر دوم ضمن اینکه دارا بودن اطلاعات کافی را در رشتۀ معین شرط لازم خلاقیت قرار می دهد. درعین حال منشأ آنرا در قسمت ناآگاه ذهن فرد جستجو می کند. به عقیده این عده فعالیتها قسمت ناآگاه ذهن فرد سبب پیدایش افکار و عقاید تازه می شود.
والاس ( wallas ) در جریان تفکر خلاق چهار مرحله را مشخص می سازد.
1 - مرحله آمادگی:در این مرحله فرد به جمع آوری حقایق ومدارک می پردازد و مسئله را از جهات مختلف مورد بررسی قرار می دهد. پس از اینکه مدارک مزبور را جمع آوری نمود آنها را سازمان می دهد و رابطه حقایق را با مسئله مورد بحث در نظر میگیرد.
2 - رشد غیرمحسوس:در این مرحله فرد ظاهراً فعالیتی برای حل مسئله مورد بحث یا نیل به هدف معین از خود ظاهر نمی سازد و در این جهت پیشرفتی نصیب دانشمند نمی شود. اما ممکن است به طور ضمنی فرضیه یا راه حل خاصی را رد یا قبول کند.
3 - کشف:این مرحله را الهام نیز گویند. در این مرحله فکر تازه ظاهر می شود و مانند نورافکنی زمینه یا موقعیتی را که مسئله درآن قرار دارد روشن می سازد، فکر واندیشه تازه در این مرحله شکل می گیرد ومشخص می شود.
4 - بررسی و آزمایش:در این مرحله متفکر کمتر تحت تاثیر عواطف قرار دارد و با خونسردی آنچه را که کشف و اختراع کرده مورد توجه قرار می دهد. حالت انتقادی به خود می گیرد و مانند یک قاضی بی طرف جنبه های مثبت و منفی اختراع خود را در نر مجسم می سازد.