تفنگ را پر کردن

مترادف ها

prime (فعل)
تحریک کردن، اماده کردن، بار کردن، بتونه کاری کردن، تفنگ را پر کردن، قبلا تعلیم دادن

پیشنهاد کاربران

بپرس