تفقه
/tafaqqoh/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱ -( مصدر ) فقه آموختندانشمندی جستن . ۲ - ( اسم ) فقاهت دانشمندی . جمع : تفقهات .
کرمکی است خرد
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. فقیه شدن.
۳. فهمیدن و دانا شدن.
پیشنهاد کاربران
تلاش و کوشش برای فهمیدن
فراگرفتن دین بصورت تخصصی
طبق کتاب دینی سال یازدهم درس دهم که تعریف دقیقی براش اورده میشه ( تلاش برای کسب معرفت عمیق )
و فقیه به معنای ( افرادی که به معرفت عمیق در دین می رسند و می توانند قوانین و احکام اسلام را از قرآن و روایات بدست آورند )
و فقیه به معنای ( افرادی که به معرفت عمیق در دین می رسند و می توانند قوانین و احکام اسلام را از قرآن و روایات بدست آورند )
فقیه، پیشوا، دانشمند