تفصیل
/tafsil/
مترادف تفصیل: اطناب، بسط، تشریح، تطویل، توضیح، شرح، شرح وبسط ، گزارش، شرح دادن، بسطدادن، فصل فصل کردن، جدا کردن
متضاد تفصیل: ایجاز، اجمال
برابر پارسی: فزونی، گستردگی، گسترده
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- تفصیل نسبت ؛ اصطلاحی است در علم هندسه قدیم. بیرونی در التفهیم آرد : این نسبت افزونی نخستین بر دوم بدوم چون نسبت افزونی سوم بر چهارم بچهارم و به نموده ما نخستین خردتر است از دوم پس تفصیل نسبت میان ایشان نباشد مگراز پس عکس کردن. ای نسبت نخستین تا دوم نخستین شود و به نسبت مقدم. آنگاه نسبت به تفصیل چهارپار شود. ( التفهیم چ همائی ص 20 ). رجوع به نسبت و کشاف اصطلاحات الفنون شود.
- علی التفصیل ؛ مفصلاً و مشروحاً و به تفصیل. ( ناظم الاطباء ).
|| ( اصطلاح خط ) اصطلاح فن خط آن که هر حرفی را از حروف متصله که مد او حسن باشد بکشد و مد هرحرف جهت سه چیز تواند بود: از برای تحسین کلمه ، مثل میم محمد، یا برای ازالت اشکال مثل سین سبع، یا از برای تمامی سطر همچون نون عالمین. ( نفایس الفنون ).
فرهنگ فارسی
۱ -( مصدر ) جدا کردن.۲ - فصل فصل کردن کتاب . ۳ - شرح دادنبسط دادن ( مطلب ) . ۴ - ( اسم ) شرح و بسط . جمع : تفصیلات .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. فصل فصل کردن کتاب و شرح و بسط دادن مطلب.
۳. شرح و بیان.
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی تَفْصِیلَ: شرح و توضیح - مفصّل بیان کردن (تفصیل به معنای روشن ساختن معانی و رفع اشتباه از آن است ، به نحوی که اگر خلط و تداخلی در آن معانی شده و در نتیجه مراد و مقصود مبهم شده باشد آن خلط و تداخل را از بین ببرد )
معنی مُفَصَّلاًَ: به صورت روشن و واضح - جزء به جزء شده - فصل به فصل شده - به تفصیل بیان شده(تفصیل به معنای روشن ساختن معانی و رفع اشتباه از آن است ، به نحوی که اگر خلط و تداخلی در آن معانی شده و در نتیجه مراد و مقصود مبهم شده باشد آن خلط و تداخل را از بین ببرد )
معنی مُّفَصَّلَاتٍ: به صورت روشن و واضحها - جزء به جزء شده ها - فصل به فصل شده ها- به تفصیل بیان شده ها(تفصیل به معنای روشن ساختن معانی و رفع اشتباه از آن است ، به نحوی که اگر خلط و تداخلی در آن معانی شده و در نتیجه مراد و مقصود مبهم شده باشد آن خلط و تداخل را از بین ب...
معنی فُصِّلَتْ: جزء جزء شده - مفصلاً بیان شده -در نهایت روشنی بیان شد(و مراد از تفصیل آیات قرآن در عباراتی نظیر "کِتَابٌ فُصِّلَتْ ءَایَاتُهُ "این است که اجزای آن از یکدیگر به حدّی جدا و متمایز شده ، و مفصّل بیان شده تا شنونده ی آگاه به اسلوب کلام بتواند معانی آن ر...
معنی فَصَّلْنَا: جزء جزء کردیم - مفصل بیان کردیم - در نهایت روشنی بیان کردیم(و مراد از تفصیل آیات قرآن در عباراتی نظیر "کِتَابٌ فُصِّلَتْ ءَایَاتُهُ "این است که اجزای آن از یکدیگر به حدّی جدا و متمایز شده ، و مفصّل بیان شده تا شنونده ی آگاه به اسلوب کلام بتواند معان...
معنی نُفَصِّلُ: جزء به جزء بیان می کنیم - مفصلاً بیان می کنیم -در نهایت روشنی بیان می کنیم(و مراد از تفصیل آیات قرآن در عباراتی نظیر "کِتَابٌ فُصِّلَتْ ءَایَاتُهُ "این است که اجزای آن از یکدیگر به حدّی جدا و متمایز شده ، و مفصّل بیان شده تا شنونده ی آگاه به اسلوب ک...
معنی یُفَصِّلُ: جزء به جزء بیان می کند - مفصلاً بیان می کند -در نهایت روشنی بیان می کند(و مراد از تفصیل آیات قرآن در عباراتی نظیر "کِتَابٌ فُصِّلَتْ ءَایَاتُهُ "این است که اجزای آن از یکدیگر به حدّی جدا و متمایز شده ، و مفصّل بیان شده تا شنونده ی آگاه به اسلوب کلام...
ریشه کلمه:
فصل (۴۳ بار)
معنی مُفَصَّلاًَ: به صورت روشن و واضح - جزء به جزء شده - فصل به فصل شده - به تفصیل بیان شده(تفصیل به معنای روشن ساختن معانی و رفع اشتباه از آن است ، به نحوی که اگر خلط و تداخلی در آن معانی شده و در نتیجه مراد و مقصود مبهم شده باشد آن خلط و تداخل را از بین ببرد )
معنی مُّفَصَّلَاتٍ: به صورت روشن و واضحها - جزء به جزء شده ها - فصل به فصل شده ها- به تفصیل بیان شده ها(تفصیل به معنای روشن ساختن معانی و رفع اشتباه از آن است ، به نحوی که اگر خلط و تداخلی در آن معانی شده و در نتیجه مراد و مقصود مبهم شده باشد آن خلط و تداخل را از بین ب...
معنی فُصِّلَتْ: جزء جزء شده - مفصلاً بیان شده -در نهایت روشنی بیان شد(و مراد از تفصیل آیات قرآن در عباراتی نظیر "کِتَابٌ فُصِّلَتْ ءَایَاتُهُ "این است که اجزای آن از یکدیگر به حدّی جدا و متمایز شده ، و مفصّل بیان شده تا شنونده ی آگاه به اسلوب کلام بتواند معانی آن ر...
معنی فَصَّلْنَا: جزء جزء کردیم - مفصل بیان کردیم - در نهایت روشنی بیان کردیم(و مراد از تفصیل آیات قرآن در عباراتی نظیر "کِتَابٌ فُصِّلَتْ ءَایَاتُهُ "این است که اجزای آن از یکدیگر به حدّی جدا و متمایز شده ، و مفصّل بیان شده تا شنونده ی آگاه به اسلوب کلام بتواند معان...
معنی نُفَصِّلُ: جزء به جزء بیان می کنیم - مفصلاً بیان می کنیم -در نهایت روشنی بیان می کنیم(و مراد از تفصیل آیات قرآن در عباراتی نظیر "کِتَابٌ فُصِّلَتْ ءَایَاتُهُ "این است که اجزای آن از یکدیگر به حدّی جدا و متمایز شده ، و مفصّل بیان شده تا شنونده ی آگاه به اسلوب ک...
معنی یُفَصِّلُ: جزء به جزء بیان می کند - مفصلاً بیان می کند -در نهایت روشنی بیان می کند(و مراد از تفصیل آیات قرآن در عباراتی نظیر "کِتَابٌ فُصِّلَتْ ءَایَاتُهُ "این است که اجزای آن از یکدیگر به حدّی جدا و متمایز شده ، و مفصّل بیان شده تا شنونده ی آگاه به اسلوب کلام...
ریشه کلمه:
فصل (۴۳ بار)
wikialkb: تَفْصِیل
[ویکی فقه] تفصیل (قرآن). تفصیل (قرآن)، یکی از اوصاف قرآن است.
برخی از دانشمندان "تفصیل" و "مفصل" را از جمله اوصاف قرآن برشمرده اند.
معنای لغوی
"تفصیل" به معنای جداکردن است. تفصیل کلام، روشن کردن آن است و نیز به معنای شرح و بیان به کار می رود.
وجه اطلاق بر قرآن
اطلاق "تفصیل" و "مفصل" بر قرآن، به لحاظ بازکردن و توضیح مطالب (تقریبا مرادف تبیین) است؛ از این جهت در ذیل آیات گاهی تعبیر به تبیین و گاهی تعبیر به تفصیل شده است.
کاربرد در قرآن
...
برخی از دانشمندان "تفصیل" و "مفصل" را از جمله اوصاف قرآن برشمرده اند.
معنای لغوی
"تفصیل" به معنای جداکردن است. تفصیل کلام، روشن کردن آن است و نیز به معنای شرح و بیان به کار می رود.
وجه اطلاق بر قرآن
اطلاق "تفصیل" و "مفصل" بر قرآن، به لحاظ بازکردن و توضیح مطالب (تقریبا مرادف تبیین) است؛ از این جهت در ذیل آیات گاهی تعبیر به تبیین و گاهی تعبیر به تفصیل شده است.
کاربرد در قرآن
...
wikifeqh: تفصیل_(قرآن)
مترادف ها
پیش امد، شرح، امر، چگونگی، حال، شرایط محیط، تفصیل، اهمیت، روی داد
شرح، تصریح، نرمی، تفسیر، حاشیه، جلا، تفصیل، صافی، توضیح، سفرنگ، تاویل، براقی، جلوه ظاهر
جزء، فقره، تفصیل، جزئیات، تفاصیل، حساب ریز
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
تفصیل:
به جدا کردن دو یا چند شئ مشابه از هم، فصل گویند. �کِتَابٌ فُصِّلَتْ آیَاتُهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لِقَوْمٍ یَعْلَمُون� مثال در ترجمه کلماتی مانند معصیت، ذَنب، إثم، سیئه همگی معنای گناه را ذکر کرده اند در حالی که هر یک با وجود تشابه ظاهری کلمه، از دیگری معنای جداگانه ای دارد که فقط در زبان عربی این تفصیل و جدا کردن لغات از هم ممکن است.
... [مشاهده متن کامل]
به جدا کردن دو یا چند شئ مشابه از هم، فصل گویند. �کِتَابٌ فُصِّلَتْ آیَاتُهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لِقَوْمٍ یَعْلَمُون� مثال در ترجمه کلماتی مانند معصیت، ذَنب، إثم، سیئه همگی معنای گناه را ذکر کرده اند در حالی که هر یک با وجود تشابه ظاهری کلمه، از دیگری معنای جداگانه ای دارد که فقط در زبان عربی این تفصیل و جدا کردن لغات از هم ممکن است.
... [مشاهده متن کامل]
معنی تفصیل الحقوق میشه
اقسام حقوق
اقسام حقوق
مفصل کردن و جدا پرداختن به یکایک جزئیات ، تشریح جزئیات موضوع مورد نظر ، بیان کلی و تشریح جزئیات به منظور روشن نمودن موضوع
آب وتاب
لهجه و گویش تهرانی
تفصیل
لهجه و گویش تهرانی
تفصیل
لفت . . .
لفت
بند به بند
برگرفته از پی نوشت یادداشتی در پیوند زیر:
ب. الف. بزرگمهر ۲۱ تیر ماه ۱۳۹۷
https://www. behzadbozorgmehr. com/2018/07/blog - post_84. html
�بند به بند� را همچنین بجای �به تفصیل� و گزاره های همانند دیگری می توان بکار برد.
برگرفته از پی نوشت یادداشتی در پیوند زیر:
ب. الف. بزرگمهر ۲۱ تیر ماه ۱۳۹۷
https://www. behzadbozorgmehr. com/2018/07/blog - post_84. html
�بند به بند� را همچنین بجای �به تفصیل� و گزاره های همانند دیگری می توان بکار برد.
جداکردن - مقایسه کردن
تفصیل دادن to enlarge upon , to give in detail به تفصیل in detail