[ویکی نور] تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی جلال الدین محمد بلخی (جعفری). تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی جلال الدین محمد بلخی، از آثار ادبی - عرفانی استاد علامه محمدتقی جعفری تبریزی (1304 - 1377ش)، به زبان فارسی است. این شرح پانزده جلدی، کامل است و همه شش دفتر مثنوی مولوی از آغاز تا انجام در چهارده جلد آن، به صورت ترتیبی شرح شده است و جلد پانزدهم اختصاص به فهرست های فنی دارد و در واقع راهنمای موضوعی برای این شرح است.
اهمیت و امتیاز اساسی این شرح، در زاویه دید انتقادی و اجتهادی آن نسبت به مباحث مطرح شده در مثنوی و نیز بررسی های تطبیقی و مقایسه ای بین اندیشه های دانشوران گوناگون مارکسیستی، غربی و اسلامی و آگاهی کافی نسبت به نظریه های مطرح در مباحث بنیادین اجتماعی، سیاسی، اخلاقی، عرفانی و انسان شناسانه است.
این کتاب، شرح ترتیبی مثنوی است و نظم جداگانه ای ندارد و بر اساس ابیات دفترهای شش گانه آن تنظیم شده است. دفتر یکم در جلد یک و دو، دفتر دوم در جلد سه و چهار و پنج، دفتر سوم در جلدهای شش و هفت و هشت و نه، دفتر چهارم در جلدهای نه و ده و یازده، دفتر پنجم در جلدهای یازده و دوازده و دفتر ششم در جلدهای سیزده و چهارده شرح شده است.
برای آشنایی بهتر با این شرح و ویژگی های آن، باید دانست که نظر شارح، استاد جعفری درباره مثنوی و سراینده اش مولوی، چنین است:
«اینکه در مغز جلال الدین چه گذشته است؟ و حقایق و واقعیات را با چه عینکی مورد مطالعه قرار داده است؟، نمی توانیم به طور قطع و یقین، مشخص و معین نماییم و این ابهام و تاریکی، به طور کلی در همه آثار بزرگ وجود دارد. اینکه جلال الدین می گوید:
اهمیت و امتیاز اساسی این شرح، در زاویه دید انتقادی و اجتهادی آن نسبت به مباحث مطرح شده در مثنوی و نیز بررسی های تطبیقی و مقایسه ای بین اندیشه های دانشوران گوناگون مارکسیستی، غربی و اسلامی و آگاهی کافی نسبت به نظریه های مطرح در مباحث بنیادین اجتماعی، سیاسی، اخلاقی، عرفانی و انسان شناسانه است.
این کتاب، شرح ترتیبی مثنوی است و نظم جداگانه ای ندارد و بر اساس ابیات دفترهای شش گانه آن تنظیم شده است. دفتر یکم در جلد یک و دو، دفتر دوم در جلد سه و چهار و پنج، دفتر سوم در جلدهای شش و هفت و هشت و نه، دفتر چهارم در جلدهای نه و ده و یازده، دفتر پنجم در جلدهای یازده و دوازده و دفتر ششم در جلدهای سیزده و چهارده شرح شده است.
برای آشنایی بهتر با این شرح و ویژگی های آن، باید دانست که نظر شارح، استاد جعفری درباره مثنوی و سراینده اش مولوی، چنین است:
«اینکه در مغز جلال الدین چه گذشته است؟ و حقایق و واقعیات را با چه عینکی مورد مطالعه قرار داده است؟، نمی توانیم به طور قطع و یقین، مشخص و معین نماییم و این ابهام و تاریکی، به طور کلی در همه آثار بزرگ وجود دارد. اینکه جلال الدین می گوید: